۱۹ نتیجه برای داودیان دهکردی
آقای علیرضا داودیان دهکردی، آقای محمود خلیلی، آقای ایرج نوربهشت، آقای محمد محجل،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۸۴ )
چکیده
سنگهای متابازیت شمال شهرکرد که بخشی از کمربند دگرگونی زمینساختی سنندج - سیرجان محسوب میشود، در معرض دگرگونی درجه بالا رخساره اکلوژیت قرار گرفته و سپس دستخوش یک دگرگونی قهقرایی رخساره آمفیبولیت شدهاند. یک منطقهبندی یا زونینگ ترکیبی مشخصی در بلورهای گارنت سالم انواعی از این سنگها که طی دگرگونی رخساره اکلوژیت تشکیل شدهاند، محفوظ مانده است. این زونینگ ترکیبی یا رشدی یک مسیر P-T-t ساعتگرد را نشان میدهد، یعنی در آغازP وT دگرگونی در سنگ افزایش یافته تا به شرایط اوج دگرگونی فشار بالا رسیدهاند و سپس فشار شروع به کاهش کرد، در حالیکهT همچنان افزایش یافته است. بنابراین طی مرحله کاهش فشار و بالا آمدن سنگ دما همچنان رو به افزایش بوده است. این مراحل رشد، بیانگر همزمان نبودن بیشینه دما و بیشینه فشار حین تشکیل سنگهای اکلوژیتی شمال شهرکرد به عنوان بخشی از زون سنندج – سیرجان است.
آقای محمد سیاری، آقای ایرج نوربهشت، آقای قدرت ترابی، آقای علیرضا داودیان دهکردی،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۷ )
چکیده
سنگهای آتشفشانی به سن ائوسن در شمال منطقه انارک به صورت پراکنده دیده میشوند. این سنگها شیستها و افیولیتهای عشین - زوار را قطع کردهاند ولی آنها را دگرگون نساختهاند. رخنمون این سنگها بیشتر از روند گسلهای منطقه پیروی میکند.
از نظر ترکیب کانیشناسی، سنگهای مورد مطالعه در گستره آندزی بازالت و آندزیت، تا داسیت قرار میگیرند. این سنگها بیشتر حاوی فنوکریستهای آمفیبول، و پلاژیوکلاز هستند که در زمینه ریزبلورین و میکرولیتی قرار دارند. سنگهای آندزیتی و آندزی بازالتی منطقه مورد مطالعه به فراوانی حاوی برونبوم آذرین بازیکی هستند که غنی از آمفیبولاند. آمفیبولها از نوع منیزیوهاستینگسیت هستند. شباهت ترکیب آمفیبولها و بیوتیتهای موجود در این سنگهای آتشفشانی با آمفیبولها و بیوتیتهای موجود در برونبومهای آنها نشان میدهد که احتمالا سنگهای آتشفشانی مورد مطالعه با برونبومهایشان هم خاستگاهند. فلدسپاتهای موجود در این سنگها عبارتند از فلدسپاتهای قلیایی، پلاژیوکلاز با ترکیب آندزین - الیگوکلاز و نیز بیتونیت که تنها در برخی برونبومها دیده میشوند. بررسیهای زمین دماسنجی زوج درشت بلور در تعادل با آمفیبول و پلاژیوکلاز نشان میدهد که دمای تبلور این درشت بلورها در حدود ۸۳۵ تا ۹۲۵ درجه سانتیگراد است.
خانم مژگان جوانمردی، آقای علیرضا داودیان دهکردی،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۸ )
چکیده
سنگهای آتشفشانی ائوسن جنوب اسدآباد واقع در شمال خاوری کوهپایه (استان اصفهان) تحت تاءثیر دگرگونی با درجه بسیار ضعیف (دگرگونی گرمابی) قرار گرفته و در درز و شکافهای آنها به ترتیب کانیهای پرهنیت، مالاکیت و آزوریت، زئولیت، کوارتز و کلسیت متبلور شدهاند. دو کانی کلریت (برونسویگایت) و آمفیبول (فرواکتینولیت) به صورت ثانویه در متن سنگ اصلی دیده میشوند. دادههای حاصل از تجزیه ریز کاوندهای و بررسیهای سنگ شناختی نشان میدهد که کانیهای اصلی تشکیل دهنده بازالتهای منطقه شامل اوژیت و لابرادوریت بوده و زنولیتهای مشاهده شده در آنها نیز دارای چنین ترکیبی هستند. شواهد صحرایی و میکروسکوپیکی نشان میدهد که در این منطقه تناوبی از ماگماتیسم اسیدی و بازیکی وجود داشته است. شرایط تشکیل کانیهای دگرگون با درجه بسیار ضعیف شامل PH خنثی تا اندکی قلیایی، CO۲ پایین، دمای ۲۰۰ تا ۴۰۰ درجه سانتیگراد و فشار کمتر از ۳ کیلوبار است. با توجه به محاسبات انجام شده روی فنوکریستهای کلینوپیروکسن و پلاژیوکلاز تشکیل دهنده ماگمای بازالتی در منطقه، معلوم شد که این کانیها در دمای حدود ۱۱۰۰ درجه سانتیگراد و فشار ۱۷/۳ کیلوبار متبلور شدهاند. این فشار معادل عمق حدود ۱۱ کیلومتر است. بررسی شیمی کانیهای پرکننده درز و شکافها، و شیمی سنگهای آتشفشانی نشان میدهد که ترکیب این دو تقریباً به هم نزدیک بوده و هر دو از عناصر Ca، Si، و Al غنی و از عناصر Fe، Na، K، و Mn نسبتاً فقیر هستند. این مسئله نشان میدهد که سنگهای آتشفشانی موجود در منطقه، در ترکیب شاره ایجاد کننده کانیهای دگرگون، اثر داشتهاند. بر پایه بررسیهای ژئوشیمیایی و الگوهای ارائه شده برای محیطهای زمینساختی مختلف، بازالتهای منطقه در گستره زمینساختی بازالتهای قوس آتشفشانی (Volcanic Arc Basalts = VAB) قرار میگیرند. از نظر سری ماگمایی بازالتهای منطقه در سری ماگمای آهکی قلیایی قرار میگیرند.
خانم ناهید شبانیان بروجنی، آقای علیرضا داودیان دهکردی، آقای محمود خلیلی، خانم مهناز خدامی،
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده
بلور زیرکن در سیستم چارگوشی متبلور میشود و ثبت کننده رویدادهای مختلف زمینشناسی در ساختار خارجی و بافت درونی خود است. رشد و تبلور زیرکن تابعی از دمای تبلور، ترکیب و محتوی آب ماگما است. گونهشناسی بلورهای زیرکن گرانیت قلعهدژ غالبا در گستره P۵ رده بندی پوپین (۱۹۹۰) قرار میگیرند که دال بر خاستگاه گوشتهای بودن آن است. ریختشناسی غالب دانههای زیرکن برتری منشورهای {۱۰۰} بر {۱۱۰} و هرمهای {۱۰۱} بر {۲۱۱} را آشکار میسازد. این ریختشناسی غالب، بالا بودن میزان قلیائیت، دمای تبلور ۸۵۰ درجه سانتیگراد و ماهیت خشک یک ماگمای قلیایی را برای این گرانیتها نشان میدهد. عدم وجود برهم رشدی هیدروزیرکن نشانگر ماگمای خشک است. همچنین دماسنجی اشباع از زیرکن نیز میانگین دمای در حدود ۸۳۵ درجه سانتیگراد را نشان میدهد. تمامی نتایج بالا با شواهد ژئوشیمیایی و سنگشناختی قابل تایید است و با ماگمای گرانیتی نوع A با خاستگاه گوشتهایی و پوستهایی همخوانی دارد.
خانم ناهید شبانیان بروجنی، آقای علیرضا داودیان دهکردی، آقای محمود خلیلی، خانم مهناز خدامی،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۹ )
چکیده
گنایسهای دیناموماگماتیک ازنا دارای بافت میلونیتی بوده و با پورفیروکلاستهای چرخیده بزرگ یا چشمهای فلدسپات مشخص میشوند که در پیرامون آنها یک زمینه ی ریز تا متوسط دانه شکلپذیرتر از میکای سفید (مسکوویت فنژیتی)، بیوتیت، کوارتز و فلدسپات خم برداشته و ساختار هسته - پوشش را ایجاد کردهاند. فلدسپاتها هر دو رفتار شکننده و شکلپذیر را نشان میدهند. شواهد تغییرشکل نظیر ماکلهای دگرشکلی، ماکلهای خمیده، خاموشی موجی، نوارهای دگرشکل و شکنجی در پلاژیوکلازها دیده میشوند و نشاندهنده ی دگرشکلی در حالت جامد هستند. دگرشکلی کوارتز در گنایسهای دیناموماگماتیک عموما منجر به ایجاد ساختار هسته-پوشش و نیز نوارهای کوارتزی شده که حاصل مجموعههای کوارتز تجدید تبلور یافته و کشیده و سمت یافته اند که بیانگر تبلور دوباره ی دینامیکی است. میکاها غالبا به موازات و یا تقریبا موازی با نوارهای کوارتز کشیده شدهاند و برگوارگی سنگ را نشان میدهند. این بافتها معرف دگرشکلی دینامیکی در حین تبلور و پس از آنند.
آقای علیرضا داودیان دهکردی،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۹ )
چکیده
ناحیه مورد بررسی در پهنهی برشی شمال شهرکرد قرار دارد. در این منطقه تعداد زیادی پلوتون گرانیتوئیدی کوچک و متوسط به سن ژوراسیک میانی حضور دارند که در سنگهای دگرگون منطقه نفوذ کردهاند. این سنگها برگواره و خطواره میلونیتی بارزی را در نتیجهی دگرشکلی شدید نشان میدهند. اغلب این پلوتونهای گرانیتوئیدی دارای مجموعهی کوارتز + فلدسپات پتاسیم + پلاژیوکلاز + بیوتیت + هورنبلند + آلانیت + تیتانیت + مگنیت + اپیدوت ماگمایی + آپاتیت + زیرکن ± گارنت در شرایط تعادل بافتی ظاهری قرار گرفتهاند. ویژگیهای بافتی و ترکیبی اپیدوتها دلالت بر خاستگاه ماگمایی آنها دارد. این پلوتونهای گرانیتوئیدی حاوی اپیدوت ماگمایی، بایستی در فشارهای نسبتاً بالا تشکیل شده باشند. زمین فشارسنجی محتوای Al در هورنبلند مقادیر فشار ۳/۷ تا ۱/۸ کیلو بار (متوسط ۷/۷ کیلو بار) را ارایه میدهد که با عمق حدود ۲۸ کیلومتری پوسته همخوانی دارد. همچنین، زمین فشارسنجی آمفیبول – پلاژیوکلاز دماهایی از ۶۶۳ تا ۷۱۱ درجهی سانتیگراد را به دست میدهد. این نتایج زمین دما - فشارسنجی با حضور اپیدوت ماگمایی در این سنگهای گرانیتوئیدی سازگار است.
آقای موسی نقرهئیان، خانم مهناز خدامی۲، آقای علیرضا داودیان دهکردی، خانم ناهید شبانیان بروجنی،
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده
سنگهای آتشفشانی پلیوسن- کواترنری در دو منطقه مجزا در جنوب خاوری- شمال باختری اصفهان با ترکیب آندزیت و داسیت برونزد دارند. بررسی دادههای ژئوشیمیایی این سنگها و الگوی عناصر نادر و نادر خاکی نشان میدهند که این مواد آتشفشانی را مجموعهای از سنگهای آهکی- قلیایی متوسط تا بالا تشکیل دادهاند و از عناصر LREE وLILE غنی و از Nb, Ti تهی شدهاند. در نمودارهای عنکبوتی بهنجار شده با کندریت نیز دارای شیب ملایمی از عناصر نادر خاکی سبک به سمت عناصر نادر خاکی سنگین بدون بیهنجاری منفی اوروپیوم هستند. این سنگها حاوی مقادیر بالای SiO۲ و Sr Sr/Y وLa/Yb و مقادیر پائینتر MgO, Y و Yb نسبت به سنگهای آتشفشانی آهکی- قلیایی معمولی هستند و نشانی از ویژگیهای آداکیتی نیز در آنها دیده میشود. بر اساس دادههای ژئوشیمیایی، این سنگها میتوانند در اثر گداخت بخشی پوستهی پائینی قارهای یا ضخیم شده، و یا قطعهی فرورانده آن در عمق به آمفیبول اکلوژیت تا گارنت- آمفیبولیت تبدیل شوند. تهی شدگی از عناصر نادر خاکی سنگین نشان دهندهی یک فاز باقیمانده از گداخت حاوی گارنت و هورنبلند است.
خانم مریم آهنکوب، خانم ناهید شبانیان بروجنی، آقای علیرضا داودیان دهکردی، آقای محمد علی مکیزاده،
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده
سنگهای گابرویی مورد بررسی در اطراف گنبد نمکی ده بید در استان چهارمحال و بختیاری و در فاصلهی حدود ۱۳۰ کیلومتری جنوب شهرکرد رخنمون یافتهاند. ناحیهی مورد بررسی در پهنهی ساختاری زاگرس قرار دارد. بررسیهای شیمیایی کانیهای کلینوپیروکسن تودهی نفوذی گابرویی همراه گنبد نمکی درهبید نشان میدهند که این کلینوپیروکسنها دارای ترکیب دیوپسید و اوژیت بوده و در گسترهی کلینوپیروکسنهای با فشار پایین قرار میگیرند. ماگمایی که این کلینوپیروکسنها از آنها متبلور شدهاند در حدود ۱۰ درصد آب داشته و فشار حاکم بر محیط تبلور کمتر از ۵ کیلوبار است و غنی از تیتانیم بوده و ماهیت مورب داشته است. میزان آهن فریک در کلینوپیروکسنها نشان دهندهی گریزندگی بالای آکسیژن ماگماست. ترکیب کلینوپیروکسنها این گستره دمایی ۶۵۰-۸۰۰ درجهی سانتیگراد رانشان میدهد.
خانم ناهید شبانیان بروجنی، آقای علیرضا داودیان دهکردی، خانم فرنوش سهیلیان،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۲ )
چکیده
تودهی نفوذی بغم در ۲۳ کیلومتری جنوب شرقی اردستان قرار دارد و در سنگهای آتشفشانی ائوسن نفوذ کرده است. منطقهی مورد بررسی بخشی از پهنهی ایران مرکزی و نوار ماگمایی ارومیه دختر است. از نظر سنگشناسی ترکیب اصلی تودهی هورنبلند گابرو بوده و دارای ترکیب کانیشناسی پلاژیوکلاز، پیروکسن، هورنبلند و کانی کدر است. بر مبنای ویژگیهای ژئوشیمیایی سنگهای مورد بررسی با SiO۲ از ۷۵/۴۴ تا ۰۸/۴۷ در گسترهی گابرو قرار میگیرند و ماهیت تولئیتی دارند. الگوی REE بهنجار شده به کندریت غنیشدگی اندک LREE را نسبت به HREE نشان میدهد. تهیشدگی از عناصر Nb و Ti در نمودارهای عنکبوتی بهنجار شدهی این سنگها به گوشتهی اولیه و مورب مشاهده میشود که از ویژگیهای ماگماهای جزایر قوسی است. همچنین غنیشدگی از عناصر LILE و تهیشدگی از عناصر HFSE نیز نشاهندهی ماگمای مناطق قوس فرورانشاند، براساس مقادیر برخی نسبتهای عناصر (نظیر بالا بودن مقادیر CaO/TiO۲ و Al۲O۳/TiO۲ و پایین بودن Ti/V و (Ti/Sc، خاستگاه این گابروها را میتوان ماگمای تهی شده دانست و از طرف دیگر سنگهای مورد بررسی مشابه سنگهای تولئیتی با تمایل اندک به بونینیتها هستند.
خانم ناهید شبانیان بروجنی، آقای علیرضا داودیان دهکردی، خانم فرنوش سهیلیان،
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده
تودهی نفوذی بغم با ترکیب سنگشناسی گابرو در جنوب شرقی شهر اردستان قرار داشته و در سنگهای آتشفشانی ائوسن نفوذ کرده است. منطقهی مورد بررسی در پهنهی ایران مرکزی و نوار ماگمایی ارومیه دختر قرار میگیرد. کانیهای اصلی تشکیلدهندهی سنگها عبارتند از کلینوپیروکسن، آمفیبول و پلاژیوکلاز. بررسی شیمی کانیها نشان میدهد که کلینوپیروکسنهای این تودهی نفوذی دارای ترکیب اوژیت بوده و بیشتر در گسترهی کلینوپیروکسنهای فشار متوسط قرار میگیرند. ترکیب کلینوپیروکسنها دماهای تبلور توده را ۸۴۰ تا ۹۲۰ درجهی سانتیگراد نشان میدهد. از نظر تکتونوماگمایی ترکیب کلینوپیروکسنهای تودهی نفوذی مورد بررسی در میدان کلینوپیروکسنهای کوهزایی قرار میگیرند و به کمان ماگمایی وابستهاند. بلورهای آمفیبول در این سنگهای گابرویی جزء گروه آمفیبولهای کلسیک بوده که در گسترهی منیزیوهورنبلند قرار میگیرند. از نظر تکتونوماگمایی ترکیب آمفیبولها نشانگر ماهیت نیمهقلیایی برای این توده آذرین است. روش زمین-دماسنجی بر اساس جفت کانیهای کلینوپیروکسن و آمفیبول همزیست، دماهای۷۳۰ تا ۷۹۰ درجه سانتیگراد را بدست میدهد. پلاژیوکلاز تنها کانی فلسیک این سنگهای گابرویی است که از نظر ترکیبی در گسترههای بیتونیت (هسته) و لابرادوریت تا آندزین (حاشیه) و آلبیت (حاصل سوسوریتی شدن) قرار میگیرد.
خانم آرزو مرادی، خانم ناهید شبانیان بروجنی، اقای علیرضا داودیان دهکردی،
دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده
منطقهی مورد بررسی به عنوان بخشی از ساختار سنندج – سیرجان در شمالشرق معدن سنگ تزئینی ژان در شمال درود و در استان لرستان واقع شده است و بیشتر از سنگهای دگرگون دگرشکل شده تشکیل شده است. این سنگهای دگرگون شامل سنگهای مرمر دگرشکل شده به همراه گرانیت گنایس میلونیتی و آمفیبولیت است و بافت اصلی این مرمرها، لیپیدوگرانوبلاستیک است، کانیشناسی مرمرها به ترتیب فراوانی کانیها از کلسیت و میزان اندکی کوارتز، موسکویت فنژیتی، اپیدوت، اسفن، کانیهای کدر، پلاژیوکلاز (به مقدار خیلی کم) تشکیل شده است. دانههای کلسیت دارای جهت یافتگی ترجیحی هستند که علتی بر وجود تنش و تغییرشکل پلاستیک است. بافت فلیزر در عدسیهای کوارتزی، وجود خاموشی موجی در کوارتز، ریز ساختار pining بین دانههای کلسیت و کوارتز، تبلور مجدد دینامیکی به صورت انتقال مرز دانهای بین دانههای کانیایی کلسیت و کوارتز و تجدید تبلور دینامیکی برآمده (BLG) در حاشیهی دانههای کوارتز و در راستای سطوح شکستگی، چرخش ریز دانه (SGR) و نیز ماکلهای دگرشکلی کانیهای کلسیت نوع Iو II دمای دگرشکلی این سنگهای مرمر را از ۱۵۰-۳۰۰ درجهی سانتیگراد نشان میدهند.
خانم زینب سخایی، آقای علیرضا داودیان دهکردی، خانم ناهید شبانیان، آقای محمد پایداری،
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
سنگهای گابرویی منطقه سرکوبه بهصورت چندین توده نفوذی در شمال شهر خمین با سنی پسا کرتاسه بالایی در بخش شمالی پهنهی سنندج - سیرجان رخنمون یافتهاند. این سنگهای آذرین در واحدهای شیلی و آهکی به سن کرتاسه نفوذ کردهاند. کانیهای اصلی تشکیلدهندهی این سنگها شامل پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن و کدر هستند. آنالیزهای نقطهای انجام شده روی کلینوپیروکسنهای این گابروها، بیانگر حضور کلینوپیروکسن نوع دیوپسید بدون هرگونه منطقهبندی شیمیایی در آنهاست که دارای Mg# نسبتاً بالای (۶۵/۰ – ۷۵/۰) است. بر مبنای زمین دماسنجی حداقل دمای تبلور کلینوپیروکسنها برابر با ۵۵۰–۷۰۰ درجهی سانتیگراد بوده و فشار برآورد شده برای تشکیل کلینوپیروکسن کمتر از ۵ کیلوبار است. نسبت AlVI/AlIV کمتر از ۲۵/۰ بوده که نشاندهندهی شرایط تبلور در فشار پایین برای ماگما گابرویی در این ناحیه است. از نظر تکتونوماگمایی ترکیب کلینوپیروکسنهای این گابروها نشاندهندهی ماگمای بازی از نوع آلکالی درونصفحهای (WPA) است. همچنین گریزندگی اکسیژن ماگما نیز نسبتاً بالا بوده است.
خانم نسترن عطایی فرد، خانم ناهید شبانیان بروجنی، آقای علیرضا داودیان دهکردی،
دوره ۲۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
توده گرانیتوئیدی نوغان در شمال غربی شهرستان بویین- میان دشت و در پهنهی سنندج- سیرجان قرار گرفته است. بر اساس بررسیهای صحرایی و سنگ نگاری، این توده یک گرانیت دو میکائی محسوب میشود که بهشدت تحت تأثیر دگرشکلی قرار گرفته است. کانیهای اصلی تشکیلدهندهی این سنگها شامل کوارتز، فلدسپات قلیایی )میکروکلین و پرتیت(، پلاژیوکلاز، بیوتیت و مسکویت است. همچنین دارای کانیهای فرعی شامل مونازیت، آپاتیت، اپیدوت، زوئزیت، کلینوزوئزیت، آلانیت و کانیهای کدر است که زمینهی سنگ را تشکیل میدهند. بر اساس بررسیهای صحرایی، سنگنگاری و زمین شیمیایی، سنگهای توده نفوذی پل نوغان در گروه گرانیتوئیدهای پرآلومینیوس MPG و PLGS قرار میگیرند. ماهیت ماگما آهکی قلیایی تا آهکی قلیایی پتاسیم بالا با سرشت پرآلومینیوس است. در نمودارهای تغییرات عناصر کمیاب بهنجار شده به کندریت و گوشتهی اولیه (عنکبوتی)، الگوی عناصر REE شیب منفی داشته، بیهنجاری مشخص منفی از Eu دارند و در آنها غنیشدگی از LREE و LILE، تهیشدگی از HREE و HFSE و بیهنجاری منفی عناصر Ti, P, Nb, Sr و بیهنجاری مثبت Cs, K, Pb نشان میدهند و از نظر زمینساخت جهانی در جایگاه پسا از برخورد (Post-Colg) قرار دارند. زمینشیمی عناصر فرعی و کمیاب حاکی از ذوب بخشی متاپلیتها در بخشهای بالایی پوستهی ضخیم شده است.
آقای علیرضا داودیان دهکردی، خانم اشرف حیدری، خانم ناهید شبانیان بروجنی، خانم آرزو مرادی،
دوره ۲۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
گنایسهای حاشیهی شمالی دریاچهی سد زایندهرود از نظر ساختار زمینشناسی در پهنهی زمینساختی سنندج – سیرجان قرار گرفته است. این گنایسها همراه با تودههای متابازیت و مرمرهای فنژیتدار بخشی از واحدهای فشار بالای همتافت دگرگونی شمال شهرکرد را تشکیل میدهند. از نظر کانیشناسی این سنگها دارای کوارتز، گارنت، فنژیت، بیوتیت، فلدسپار قلیایی، آلبیت، تورمالین و روتیل به همراه دانههای زیرکن هستند. به منظور شناخت خاستگاه آذرین (ارتو) یا خاستگاه رسوبی (پارا) این گنایسها، از شواهدی نظیر روابط صحرایی (تناوب واحدهای سنگی وابسته به گنیسهای مورد بررسی)، کانیشناسی و از شواهد ژئوشیمیایی نظیر نمودار P۲O۵/TiO۲ در مقابل MgO/CaO، مقادیر نیگلی c در برابر al-alk، ti و al-alk، فراوانی Cr و Ni استفاده شدند که تمامی شواهد دال بر وجود پروتولیت رسوبی (پارا) برای گنیسهای مورد بررسی است. مجموعهی کانیشناسی یک پروتولیت رسوبی (پاراگنایس) را نشان میدهد. ترکیب شیمیایی سنگ خاستگاه، حاصل از منابع آذرین فلسیک پوستهای تکامل یافته است که در نمودار Cr در مقابل Ni نمونهها تماماً در گسترهی اواخر آرکئن تا بعد از آرکئن قرار گرفتهاند. شواهد بدست آمده (بویژه شواهد ژئوشیمیایی) نشان میدهند که این سنگها برخلاف آنچه قبلاً ارتوگنایسهایی با سن اوایل نئوپروتروزوئیک تصور شده، دارای خاستگاه رسوبی هستند. پروتولیت این سنگها در موقعیت زمینساختی حاشیهی فعال قارهای یا حوزهی پشت کمان تشکیل شده است.
خانم فریبا ریاحی سامانی، خانم ناهید شبانیان بروجنی، اقای علیرضا داودیان دهکردی،
دوره ۲۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
تودهی گرانیت گنایس منطقه آبادچی (مجاور سد زایندهرود) بخشی از پهنه زمینساختی سنندج - سیرجان است. ترکیب کانیشناسی این تودههای گرانیت گنایسی شامل کوارتز، فلدسپات پتاسیم، پلاژیوکلاز، بیوتیت و موسکویت و کانیهای فرعی کدر، زیرکن، آمفیبول و آلانیت است. سنگهای گرانیت گنایسی مورد بررسی تحت تاثیر دگرشکلی دینامیک و دگرنهادی ضعیف سدیمی واقع شدهاند. این سنگها از نظر زمینشیمی کلسیمی تا آهکی- قلیایی، آهندار تا منیزیمدار، پرآلومین تا کمی متاآلومین و از نوع A تا I هستند. نمودار REEبهنجارشده به کندریت غنیشدگیLREE ها را نسبت به HREEها همراه با ناهنجاری منفی Eu نشان میدهند. این سنگها در نمودارهای عنکبوتی بهنجار شده نسبت به مانتوی اولیه غنیشدگی نسبی در LILE وLREE نسبت به HFSE را نشان میدهند که این امر اشاره به سنگهای ماگمایی وابسته به کمان و محیطهای برخوردی دارد. این گرانیت گنایس در جایگاه زمینساختی پس از برخورد تشکیل شدهاند.
اقای سید محمد حسینی، اقای علیرضا داودیان دهکردی، خانم ناهید شبانیان بروجنی، اقای حسین عزیزی،
دوره ۲۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده
در شمالشرق روستای یانچشمه (جنوبشرق دریاچه زایندهرود) رخنمونهایی از سنگهای آمفیبولیتی با بافت میلونیتی دیده میشوند. کانیشناسی این سنگها شامل آمفیبول، پلاژیوکلاز، کوارتز، کلینوزوئیزیت، روتیل، کلریت، تیتانیت، بیوتیت و کانی کدر است. آمفیبولها به صورت ماهی دیده میشوند. این آمفیبولیتها دارای یک سنگ مادر آذرین بازالتی با ماهیت نیمه قلیایی هستند و براساس مقدار نیکل (۳۷۰- ۲۹۹ قسمت در میلیون) و کروم (۱۹۰۰ -۱۱۶۹ قسمت در میلیون) و سیلیس (۲۰/۴۹- ۹۱/۴۴ درصد وزنی) شباهت زیادی به ماگمای جدایش نیافته دارند. الگوی عناصر خاکی نادر بهنجار شده به کندریت، غنیشدگی عناصر خاکی نادر سبک (LREE) نسبت به عناصر خکی نادر سنگین (HREE) بدون ناهنجاری مشخصی از Eu را نشانمیدهد. مقادیر پایین TiO۲، Zr، P۲O۵ و Nb/Y به همراه غنیشدگی از LREE همراه با ناهنجاری منفی Nb از مشخصههای بارز بازالتهای تولئیتی سیلابی قارهای و فعالیت ماگمایی درون صفحهای است. مقادیر پایین Rb وNb نشاندهنده آلودگی کم پوستهای است. تمایلات تولئیتی، درصد عناصر قلیایی پایین به همراه بالا بودن مقدار MgO،FeO ، Cr و Ni بیانگر ذوب بخشی بالا در یک محیط کششی درون قارهای همراه با کاهش سریع فشار بوده که منجر به بالا آمدگی سریع ماگما و عدم آلودگی پوستهای شده است که به عنوان عوامل موثر بر تشکیل سنگ مادر بازالتی این آمفیبولیتها معرفی شدهاند
خانم مهین هاشمی، اقای علیرضا داودیان دهکردی، خانم ناهید شبانیان بروجنی، اقای حسین عزیزی،
دوره ۲۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده
سنگهای دگرگونی واحد یکه چاه در شمال شرق گلپایگان، بخشی از پهنه ساختاری سنندج- سیرجان هستند. این واحد شامل سنگهای دگرگونی درجه بالا و میلونیتی بوده که بیشتر از بیوتیت گنیس، بیوتیت گارنت گنیس، آمفیبولیت و ارتوگنیس تشکیل شده است. بیوتیت گنیس و بیوتیت گارنت گنیسها میگماتیتی شدهاند. ساختارهای لایهای، پتیگمایی، چینخورده، چشمی، شبکهای و لکهای در این میگماتیتها به چشم میخورند. لوکوسومها از نوع لوکوسومهای در خاستگاه و رگهای هستند. با توجه به نوع ساختار لوکوسومها و برخی از ریزساختارهای آذرین حفظ شده در آنها، فرآیند غالب تولیدکننده این میگماتیتها ذوببخشی بوده است. ماکل دوقلوئی ساده در فلدسپار پتاسیم لوکوسوم، بیوتیت خورده شده، حضور مذاب، منطقهبندی در بعضی از پلاژیوکلازها، بافت سیمپلکتیت در لوکوسوم و مزوسوم، مسکویتیشدن برخی از کانیها، تعدادی از شواهد مهم ذوببخشی در این میگماتیتها هستند. با توجه به حضور لوکوسومها و پدیده میگماتیتیشدن، سنگهای منطقه مورد بررسی دچار یک مرحله افزایش دما تا رسیدن به ذوب بخشی شدهاند و سپس دگرگونی پسرونده را طی سردشدگی پشت سر گذاشتهاند. شواهد دگرگونی پسرونده در این نمونهها شامل تبدیل روتیل به اسفن و ایلمنیت، بافت سیمپلکتیت (کوارتز + مسکویت)، بافت میرمکیت (کوارتز + پلاژیوکلاز)، گارنت آتولی، تجزیه گارنت به کوارتز و کلریت است.
خانم فریبا ریاحی سامانی، خانم ناهید شبانیان بروجنی، اقای علیرضا داودیان دهکردی، خانم بهناز بختیاری،
دوره ۲۷، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده
توده گرانیت گنیس آبادچی در شمال دریاچه زایندهرود، در پهنه ساختاری سنندج-سیرجان قرار دارد. این توده از نظر کانی شناسی، دارای کانیهای کوارتز، پلاژیوکلاز، فلدسپات پتاسیم، بیوتیت، آمفیبول، موسکویت، زیرکن، اسفن و آلانیت است. کوارتز یکی از فراوانترین کانیهای سازندهی این سنگهاست که از نظر بافتی شرایط متفاوت دگرشکلی دینامیکی وارد بر سنگهای مورد بررسی را به خوبی نشان میدهد. بلورهای کوارتز شواهدی از باز تبلور کانی (BLG)، چرخش زیردانهای (SGR) و مهاجرت مرزدانهای (GBM) را نشان میدهند. تغییر شکل بلورهای کوارتز وابسته به دما و نرخ کرنش است که توسط نمودار دما/ نرخ کرنش میتوان مقدار تغییر شکل را برآورد کرد. بطوری که، مقدار بعد فرکتال در مرز بلورهای کوارتز سنگهای مورد بررسی بین ۲۳/۱ تا ۱۱/۱ و دما بین ۴۰۰-۲۵۰ تا ۷۵۰-۵۰۰ درجه سانتیگراد است. براساس دما و بعد فرکتال محاسبه شده، نرخ کرنش برای چهار گستره اندازهگیری شده بین ۶/۱۱- ۱۰ تا ۶/۶- ۱۰ است. نتایج بدست آمده از نمودارها با شواهد دگرشکلی بلورهای کوارتز (GBM, SGR ,BLG) همخوانی داشتند.
آقای اسماعیل مرادیان تشنیزی، خانم ناهید شبانیان، آقای علیرضا داودیان دهکردی، آقای حسین عزیزی،
دوره ۳۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده
مجموعه ماگمایی- دگرگونی توتک بعنوان بخشی از کمربند بوانات در کمربند دگرگونی فشار بالا- دما پایین پهنه سنندج- سیرجان واقع است. مجموعه توتک از شیستها، مرمرها، گنیسگرانیتی، متاگرانیتوئید، متاآپلیت-گرانیت، آمفیبولیتها و متادلریت با سنها و درجههای دگرگونی و دگرشکلی متفاوت تشکیل شده است. با توجه به شواهد صحرایی، سنگها در سراسر مجموعه توزیع و پراکندگی یکنواختی ندارند و میتوان مجموعه توتک را به دو زیرپهنه مرکزی و لبهای تقسیم کرد. در زیرپهنه مرکزی، متاسدیمنتها بیشتر بصورت شیست آهکی، میکاشیست، گارنت مسکویت-شیست، کوارتز-فلدسپات- شیست و انواع متابازیتها شامل آمفیبولیت و گارنت-آمفیبولیت هستند. این در حالی است که در زیرپهنه لبهای، متاسدیمنتها بیشتر بصورت بیوتیت-اپیدوت-شیست و متابازیتها شامل آمفیبول-شیست و آمفیبولیت هستند. ترکیب شواهد صحرایی و ریزساختاری در متاسدیمنتها و متابازیتهای هر دو زیرپهنه بیانگر رخداد دگرشکلی متناسب با دگرگونی در حد رخساره آمفیبولیت تا شیستسبز در زیرپهنه مرکزی و رخداد دگرشکلی متناسب با رخساره دگرگونی شیستسبز در زیرپهنه لبهای است.