۱۰ نتیجه برای شعبان
آقای محمدحسین مجلس آرا، آقای مجتبی شعبان،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۵ )
چکیده
در این مقاله بعضی از پارامترهای مهم اپتیکی بلور تیتانات باریم ( ۳
بلور، ثابت جفتیدگی )ضریب بهرهنمایی(، تغییر در ضریب شکست بلور و حساسیت نورشکستی
را که در ضبط اطلاعات اپتیکی از اهمیت زیادی برخوردارند اندازه گیری میکنیم. در تمام
۲۳۶/۸ استفاده شده است. nm و طول موج (TWM) آزمایشها از چیدمان ترکیب دو موج
نتایج تجربی به دست آمده یعنی، تغییرات بهره بلور را نسبت به زاویه فرودی دو باریکه، شدت
نسبی باریکه ها، شدت باریکه دمش و بردار شبکه توری رسم و با محاسبات نظری که بر اساس
نظریه کوختارو انجام داده ایم مقایسه می کنیم. برخی از پارامترهای اپتیکی بلور تیتانات باریم از
قبیل: تغییر در ضریب شکست حالت پایا و حساسیت نورشکستی را با استفاده از نتایج تجربی،
محاسبه می کنیم. نتایج به دست آمده برای بلور مورد نظر نتایج مطلوبی است و بیانگر کارایی
این بلور در ضبط اطلاعات اپتیکی، هولوگرافی دینامیک و غیره است. سپس بر اساس
پیکربندی ترکیب دو موج در این بلور، جا به جایی و تغییر مکان شیئ را در زمان واقعی مورد
مطالعه قرار می دهیم. طول همدوسی مناسب لیزر هلیم نئون این امکان را فراهم می کند که
مکان شیئ که در فاصله دور از بلور قرار گرفته است به خوبی مطالعه شود. آزمایش را باید در
محیطی کاملاً آرام و خالی از نوسانها انجام داد و در عین حال تأثیر محیط را نادیده گرفت.
آقای امیر علی طباخ شعبانی،
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده
محتوای کاتیونهای آهن سه نمونه بیوتیت از گروه میکای هشت وجهی سه گانهی واقعی به روشهای ریزپردازندهی الکترونی، طیفنمایی موسبائر و شیمیتر تعیین شد. همزمان با آنالیز نمونههای میکا به روش شیمیتر، نمونههای استاندارد و مرجع بین المللی آنالیز شدند تا درستی روش ارزیابی شود. در این بررسی نسبتهای Fe۳+/Fe۲+ تعیین شده با طیفنمایی موسبائر نمونههای میکا که از دقت بالاتری برخوردارند همراه با آنالیز آهن کل از طریق ریزپردازندهی الکترونی با نتایج شیمیتر کاتیونهای آهن مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. مقایسهی نتایج نشان میدهد در روش شیمیتر، نمونههای میکای پودر شده در مرحلهی هضم اسیدی نسبت به میکاهای دانهای به سهولت حل میشوند، لذا نتایج آنالیز از درستی و دقت بالاتری برخوردارند.
آقای فرهاد شیخی، خانم زهره اعلمی نیا، آقای امیر علی طباخ شعبانی،
دوره ۲۰، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده
تزریق تودههای گرانودیوریتی به درون آهکهای کلسیتی منطقهی قروه منجر به تشکیل مرمرهای سیلیکات قلیاییدار و انواع اسکارن شده است. اسکارنها حاوی کانیهای کلسیت، کلینوپیروکسن، گارنت، ولاستونیت، ایدوکراز و اپیدوت است. بر پایهی بررسیهای ژئوشیمیایی، دو نوع گارنت گراسولار و آندرادیت قابل تشخیصاند. کلینوپیروکسنهای موجود در این اسکارنها از نوع دیوپسیدند. با توجه به مجموعهی کانیشناسی موجود در اسکارنها و با استفاده از مدرج کردنهای گوناگون در زمین- دماسنجی گارنت ـ کلینوپیروکسن، دمای تشکیل این اسکارنها در حدود ۴۵۰ تا ۵۷۸ درجهی سانتیگراد و رخداد دگرگونی در حد رخسارهی هورنبلند هورنفلس تا بخشی از رخسارهی پیروکسن هورنفلس تعیین شده است.
آقای داریوش اسماعیلی، آقای امیرعلی طباخ شعبانی، خانم حورا نجار، آقای مهدی رضایی،
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده
در این پژوهش دادههای ترکیب شیمی کانی آمفیبول و فلدسپار در تودههای گرانیتوئیدی شمال غرب ساوه واقع در ایران مرکزی (توده نشوه و توده سیلیجرد) به منظور آگاهی بیشتر مسائل سنگزایی، بررسیهای تکتونوماگمایی و نیز تعیین دما و فشار این تودهها بهکار گرفته شد. ترکیب شیمی آمفیبولها در تودههای سیلیجرد و نشوه در شمالغرب ساوه در گروه آمفیبولهای کلسیک و از نوع اکتینولیت تا منیزیوهورنبلند قرار میگیرد. این آمفیبولها وابسته به فرورانش بوده که با ویژگیهای تکتونوماگمایی پیشنهادی برای این تودهها یعنی محیط حاشیه فعال قارهای مرتبط با فرورانش همخوانی دارد. این آمفیبولها در محیطی با گریزندگی اکسیژن نسبتاً بالا تشکیل شدهاند. مطابق تمامی روشهای به کار گرفته شده برای دما- فشارسنجی، این تودهها در دمای ۷۰۰ تا ۷۵۰ درجه سانتیگراد و فشار پایین ۳/۰ تا ۲/۱ کیلوبار معادل عمق تقریبی ۱ تا ۵/۴ کیلومتر تشکیل شدهاند.
آقای داریوش اسماعیلی، آقای امیرعلی طباخ شعبانی، خانم حورا نجار، آقای مهدی رضایی،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
خانم سامره علوی، آقای امیرعلی طباخ شعبانی، آقای شجاعالدین نیرومند، آقای فرانچسکاتچه فرانچسکاتچه،
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده
تجزیهی شیمیایی عناصر اصلی کلریتهای حاصل از دگرسانی بیوتیت در تودههای گرانیتوئیدی ائوسن نقده و پسوه با یک ریزپردازنده الکترونی تعیین شد. بر پایهی ۵۳ نقطهی تجزیه کلریت از ۱۳ نمونه سنگ، محاسبه فرمول ساختاری میانگین نشان داد که تعداد کاتیون سیلیسیم کمتر از ۹۷/۵ اتم در واحد فرمولی (apfu)، و مجموع کاتیونهای هشتوجهی نزدیک به ۱۲ apfu است که دلالت بر کلریت نوع هشتوجهی سهگانه دارند. کسر مولی محاسبه شده در فاز بین لایهای، Xc، گسترهای بین ۸۶/۰ تا ۹۴/۰ نشان میدهد که تاییدی بر خلوص کلریت یا به عبارت دیگر نبود کامل لایههای اسمکتیت در نمونههای کلریت مورد بررسی است. تنوع ترکیبی مشاهده شده در کلریت بهوسیلهی ترکیب بیوتیت و سنگ میزبان کنترل میشود. ترکیب نمونههای کلریت در تودهی پسوه دارای نسبت Fe/(Fe + Mg) = ۰,۷۵-۰.۸۵ و تعداد کاتیونهای سیلیسیم در فرمول ساختاری ۶۹/۵-۱۴/۵ apfu و در تودهی نقده دارای نسبت Fe/(Fe + Mg) = ۰,۳۹-۰.۴۹ و تعداد کاتیونهای سیلیسیم ۹۷/۵-۴۵/۵ apfu است که به ترتیب به ریپیدولیت و پیکنوکلریت ردهبندی میشوند. همه عناصر اصلی در کلریت با همدیگر همخوانی دارند. همچنین نسبت Fe/(Fe + Mg) در بیوتیت به وسیلهی کلریت حفظ میشود. زمیندماسنجی کلریت بر اساس تغییر در مقدار Al هشتوجهی و نسبت Fe/Fe + Mg در ساختار کلریت یک تغییر بزرگ در دما از ۳۹۹-۲۹۹ با میانگین ۳۴۵ درجهی سانتیگراد در تودهی پسوه و ۳۵۰-۲۷۰ با میانگین ۳۲۰ درجهی سانتیگراد در تودهی نقده را نشان میدهد که با میانگین دمای تشکیل کلریتهای حاصل از دگرسانی بیوتیت در سنگهای گرانیتی نواحی دیگر زمین همخوانی دارد.
آقای رضا نورالدینی، آقای احمد کمپانی، آقای شعبانرضا قربانی،
دوره ۲۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
در این پژوهش، نانوذرات Ce۰,۸Zr۰,۲-xMnxO۲ (۱۰/۰، ۰۵/۰، ۰/۰x = ) به روش همرسوبی در دمای تکلیس
۶۰۰ سنتز شدند. از نیترات سریم، اکسی نیترات زیرکونیوم و کلرید منگنز به عنوان پیش مادههای اصلی و آمونیاک به منظور عامل رسوبدهنده استفاده شد. ساختار و ریخت نمونههای تهیه شده با استفاده از پراش پرتو X (XRD) و نیز میکروسکوپ الکترونی تراگسیلی (TEM) مطالعه شدند. با توجه به طرح پراش پرتو ایکس، مشخص شد که ساختار نمونهها مکعبی است. بررسی تصاویر TEM تهیه شده نشان داد که شکل ذرات کروی بوده و اندازه متوسط آنها برای سریا- زیرکونیا و سریا- زیرکونیا با ۱۰ درصد ناخالصی منگنز به ترتیب برابر با ۲/۸ و ۳/۷ نانومتر به دست آمدند. علاوه براین، نوع پیوندهای موجود در نمونههای تهیه شده با تحلیل تبدیل فوریه فروسرخ (FTIR) شناسایی شدند.
خانم سحر کوه فر، اقای امیرعلی طبّاخشعبانی، اقای کمالالدّین بازرگانیگیلانی، اقای مرتضی دلاوریکوشان،
دوره ۲۶، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده
بخش شمالغربی مجموعهی آتشفشانی- رسوبی کوه دوازده امام، در شمال ایران مرکزی و در ۱۳۵ کیلومتری جنوب شرق تهران واقع است. گدازهها و دایکهای حدّواسط- بازی و بیشتر بازی ائوسن و الیگوسن این مجموعه در اثر سیّالهای گرمابی، احتمالاً همراه با مشارکت آبهای جوّی دستخوش درجات مختلفی از دگرسانی شدهاند. این دگرسانیها در دو مرحله سبب تشکیل زئولیت و دیگر کانیهای ثانویه گردیده است. فعّالیّت سیّال گرمابی در مرحلهی نخست، سبب تهنشینی فیلوسیلیکاتهای مافیک (سلادونیت، لایههای ترکیبی سلادونیت- نانترونیت، اسمکتیت)، کلسیت و زئولیتهای سدیمی (آنالسیم، تتراناترولیت، ناترولیت و شابازیت- Ca) شده است؛ در مرحلهی دوّم، فعّالیّت سیّالهای گرمابی احتمالاً همراه با مشارکت آب جوّی شرایط را جهت شکلگیری زئولیتهای کلسیمی- سدیمی و در نتیجه نهشته شدن استیلبیت- Ca، مزولیت و تامسونیت فراهم کرده است. تغییر در دما، pH، مقادیر CO۲ و H۲O، نسبت Si/Al و نوع سنگ بستر، عواملی هستند که سبب تنوّع کانیزایی طیّ این دو مرحله شدهاند. بالاترین و پایینترین دمای زئولیتزایی مرحلهی نخست را میتوان حدود °C ۱۴۵ برای آنالسیم و °C ۹۰ برای شابازیت- Ca و برای مرحلهی دوّم، حدود °C۷۵ برای استیلبیت- Ca و °C ۶۵ برای تامسونیت در نظر گرفت.
خانم زینب محمدی چقامارانی، آقای امیرعلی طبّاخ شعبانی، آقای کمال الدّین بازرگانی گیلانی، آقای مرتضی دلاوری کوشان،
دوره ۲۷، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
مجموعه آتشفشانی ائوسن منطقه پرندک در ۳۰ کیلومتری شمال شرق ساوه میزبان گونههای مختلف زئولیت به صورت پرکننده حفرهها، بادامکها و شکستگیهاست. عناصر سازای آنها از دگرسانی خمیره شیشهای سنگ و کانیهای اولیه ماگمایی تأمین شده است. این زئولیتها به ترتیب فراوانی عبارتند از ناترولیت، مزولیت، تتراناترولیت، اسکولسیت، تامسونیت، شابازیت، آنالسیم، استیلبیت و اپیاستیلبیت. دیگر کانیهای ثانویه در ارتباط با آنها شامل کلریت/ اسمکتیت، کلسیتهای نسل I و II، کوارتز و کلسدونی هستند. تشکیل زئولیتها در بازالتهای منطقه مورد بررسی با نسبت Si/Al کم با زئولیتهای سدیمدار شروع و به تدریج با افزایش مقدار کلسیم و نسبت Si/Al با زئولیتهای کلسیمدار بیشتر پایان مییابد. به نظر میرسد که زئولیتها طی دو مرحله فعالیت محلولهای گرمابی شکل گرفته باشند، در مرحله نخست تتراناترولیت، ناترولیت، آنالسیم، مزولیت و در مرحله دوم تامسونیت، شابازیت، اسکولسیت، استیلبیت و اپی استیلبیت. دمای تشکیل این زئولیتها کمتر از ۱۵۰ درجه سانتیگراد برآورد میشود.
خانم فاطمه شکفته، استاد هادی عربی، استاد شعبان رضا قربانی، دکتر نسرین آزاد،
دوره ۳۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده
در این پژوهش، دو بلورNiCo-ZIF و MgCo-ZIF با افزودن عناصر نیکل و منیزیم به چارچوب فلزی-آلی ایمیدازولات زئولیتی ZIF-۶۷، به روش حلالگرمایی در دمای اتاق و با مقادیر مختلف ۵۰، ۱۰۰ و ۱۵۰ میلیلیتر از حلال متانول تهیه شدند. اثر مقدار حلال بر ساختار، اندازه ذره و ریختشناسی نمونهها با روشهای مختلف مشخصهیابی بررسی شد. تحلیل پراش پرتو ایکس نشان داد که با افزایش مقدار حلال از ۵۰ به ۱۰۰ میلیلیتر، شدت قلّهها کاهش و با ۱۵۰ میلیلیتر، شدت قلّهها افزایش مییابد. این روند ناشی از تغییر در بلورینگی ذرات به علت رقیق شدن محیط واکنش از یک سو و افزایش سرعت هستهزایی از سوی دیگر است. بر پایه تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی گسیل میدانی (FESEM) از نمونههای NiCo-ZIF تهیه شده ۵۰، ۱۰۰ و ۱۵۰ میلیلیتر با حلال، میانگین اندازه ذرات به ترتیب از ۸۴۵ به ۵۵۰ و ۳۹۱ نانومتر کاهش مییابد. این رفتار کاهشی برای نمونههای MgCo-ZIF با مقادیر ۶۵۶، ۴۱۱ و ۲۹۹ نانومتر به دست آمد. علت این امر، افزایش تعداد مکانهای فعال در مرحله هستهزایی بلور است. نتایج طیفسنجی های پراکندگی انرژی بلوری پرتوی X (EDX) و تبدیل فوریه فروسرخ (FTIR) نشان داد که قابلیت اتصال متفاوت یونهای فلزی Co۲+،Ni۲+ و Mg۲+به لیگاند آلی، باعث تفاوت مقدار این عناصر در نمونهها میشود. نتیجه این پژوهش نشان میدهد که مقدار حلال یکی از عوامل مهم در ساخت بلورهای ZIF است که کنترل آن میتواند به دستیابی به ذرات با اندازه و ریختشناسی مطلوب کمک کند.