جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای رضوانی

آقای حسن حدادزاده، آقای علیرضا رضوانی،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۸۳ )
چکیده

اولین ساختار بلوری یک کمپلکس فنیل سیانامید کبالت اکسیم (کبال اکسیم) گزارش شده است. این کمپلکس با فرمول trans-[Co((DO)(DOH)pn)(۲,۵-Cl۲pcyd)۲] است که در آن یک لیگاند چهار دندانهای ((DO)(DOH)pn) از نوع ایمین- اکسیم در موقعیت استوائی و دو لیگاند ۲، ۵- دیکلروفنیل­سیانامید ‌‌ (۲,۵-Cl۲pcyd)در موقعیت محوری قرار دارند. بلورهای کمپلکس  trans-[Co((DO)(DOH)pn)(۲,۵-Cl۲pcyd)۲]توسط نفوذ اتر به داخل محلول استونیتریلی آن رشد داده شد. ساختار بلوری مربوط به این کمپلکس ارتورومبیک (گروه فضائی از نوع Pbca) با پارامترهای شبکه­ای ۶۸۰۰/۱۳ = a، ۷۴۳۴/۱۳ = b، ۸۹۲۴/۲۹ = c آنگستروم، ۰۶۰۶/۰ = R، (۲۹۴۶)s(I)۲ > I و ۸ = Z. هر دو لیگاند ۲، ۵- دیکلروفنیل­سیانامید از سمت نیتروژن عامل نیتریلی به کبالت(III) کوئوردینه شدهاند. زاویه پیوندی کبالت(III)- سیانامید(Co(III)-N=C=N-ph) خمیده است ولی گروه سیانامید (-N=C=N) با حلقه فنیل در یک صفحه قرار دارد. این ساختار هندسی ناشی از اهمیت نسبی برهم­کنش  pدر این پیوند است.


خانم ستاره امیری، آقای حسن حدادزاده، آقای علیرضا رضوانی،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۸۴ )
چکیده

نخستین ساختار بلوری کمپلکس فنیل سیانامید رودیم (III) با فرمول [Rh(terpy) (bpy) (۲,۵-Cl۲pcyd)] (PF۶)۲ گزارش شده است. بلورهای [Rh(terpy)(bpy)(۲,۵-Cl۲pcyd)] (PF۶)۲ ,۰.۵CH۳CN به وسیله نفوذ اتر به داخل محلول استونیتریلی کمپلکس رشد داده شد. داده­های ساختار بلوری به صورت زیر می­باشد: سیستم تبلور از نوع­ اورتورومبیک و گروه فضائی Fdd۲ است.

a = ۸۴,۲۲۸(۳), b = ۸.۷۱۶۲(۳), c = ۲۱,۴۹۲۱(۷)Å, V=۱۵۷۷۸.۴(۹) Å۳, and Z=۱۶.

ساختار بر اساس۴۹۷۱ انعکاس مستقل باI>۲σ(I)   ، R = ۰,۰۶۴۴ و Rw=۰,۱۷۵۲ به دست آمد. ORTEP مربوط به کمپلکس[Rh(terpy)(bpy)(۲,۵-Cl۲pcyd)](PF۶)۲ ,۰.۵CH۳CN  نشان می­دهد که سه حلقه پیریدیلی لیگاند ترپیریدین و دو حلقه لیگاند بی­پیریدین به وسیله اتمهای نیتروژن خود به رودیم(III) کوئوردینه شده­اند. گروه آنیونی سیانامید به صورت انتهائی و به وسیله نیتروژن نیتریلی خود به یون رودیم(III) کوئوردینه شده است. پیوند RhIII –NCN خمیده و زاویه آن ° ۴/۱۲۵ است.


آقای حسن حدادزاده، آقای علیرضا رضوانی، خانم فاطمه بهزادیان اصل، خانم حمیده سراوانی،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۸۴ )
چکیده

کمپلکس دو هسته­ای جدید مس (II) با فرمول [{CuCl}۲(μ –tppz)](PF۶)۲ که در آن  tppz=  tetra-۲-pyridinylpyrazineاست، سنتز شده و با روشهای تجزیه عنصری و طیف سنجی­های۱H-NMR, IR  و  UV-visمورد شناسایی قرار گرفته است. ساختار بلوری کمپلکس دو هسته­ای مس (II) نشان می­دهد که هر Cu (II) به وسیله سه اتم نیتروژن مربوط به لیگاند پلساز tppz و یک اتم کلر احاطه شده است. داده­های ساختار بلوری این کمپلکس به شرح ذیل است: سیستم بلوری، مونوکلینیک ( تک میل )، گروه نقطه­ای /m C۲

a = (۳)۳۱۴/۱۳ Å,   b = (۲)۹۰۱/۱۲ Å,   c =(۱۷)۹۰۳۹/۸ Å,   V=(۵)۴/۱۵۰۹Å۳

β = ۲۶۰/۹۹deg,      Z=۲,                     R =۰۴۱۶/۰

ساختار بلوری نشان می­دهد که مس (II) به ترتیب در بالا و پایین صفحه جزء پیرازین لیگاند پلساز tppz قرار دارند و اجزای پیریدین این لیگاند پلساز نیز به Cu (II) هم­آرایی شده­اند. هر لیگاند کلر به صورت استوایی به یون مس در یون[{CuCl}۲(m-tppz)]۲+ و همچنین به صورت محوری با یون مجاور[{CuCl}۲(m-tppz)]۲+ پیوند داده است. این حالت یک زنجیر تک بعدی در حالت جامد ایجاد نموده است.


آقای حمید سروعلیشاه، آقای عبدالحسین رضوانی، آقای حسین فخرائیان، آقای حامد جلیلی،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۲ )
چکیده

استفاده از افزودنی EDTA به عنوان ناخالصی به محلول KDP راه مؤثری برای بالا بردن عرض منطقه­ی نیمه پایداری محلول و در نتیجه بالا رفتن سرعت رشد است. EDTA در محلول رشد با تشکیل همبافت­های قوی با فلزات سنگین مانند Al و Fe و Cr که در مواد شیمیایی تجاری همواره به عنوان ناخالصی وجود دارند، فعالیت­های شیمیایی این یون­ها را خنثی می­کند. تأثیر یون­های فلزی  Cu۲+و Fe۳+ و Al۳+ بر رشد بلورKDP مورد بررسی قرار گرفت. بلورها به روش بلوردانه گذاری در محلول با غلظت معین و رشد خود بخودی در دمای اتاق تهیه شدند. طیف مرئی- فرابنفش بلور حاوی ناخالصی Al۳+ افزایش ناخواسته­ی جذب در ناحیه­ی فرابنفش را نشان می­دهد. افزایش جذب در این ناحیه بیشتر به دلیل جانشینی یون­های Al۳+ به جای فسفر به عنوان واحدهای مولکولی (AlO۴)۲- در شبکه­ی بلور KDP است. استفاده از افزودنی EDTA در محلول رشد علاوه بر کاهش جذب در ناحیه­ی فرابنفش، باعث برابر شدن سرعت رشد بلور در تمام وجوه می­شود.


خانم اشرف ترکیان، آقای جواد ایزدیار، خانم زهرا رضوانی مکبر، آقای علی اصغر سپاهی،
دوره ۲۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده

محدوده دگرگونی مورد بررسی در جنوب قروه (منطقه زرینه)، در شمال غربی پهنه سنندج - سیرجان واقع است. توده ژرف جنوب قروه که مجموعه­ای از سنگ­های گرانیتوئیدی، گرانودیوریتی، کوارتز مونزونیتی و گابروها را در بر می­گیرد، مطابق سن‌سنجی‌های اخیر در ۱۵۲-۱۴۹میلیون سال پیش در سنگ­های میزبان نفوذ کرده و باعث ایجاد دگرگونی مجاورتی در آن‌ها شده است. نفوذ توده‌ها و پروتولیت‌های گوناگون اعم از پلیتی و بازیتی دلیل متفاوت بودن طیف سنگ­های دگرگونی این منطقه است. سنگ­های دگرگونی ناحیه‌ای شامل اسلیت، شیست، آمفیبولیت هستند که از اواسط رخساره شیست­سبز تا اوایل آمفیبولیت دگرگون شده­اند. سنگ­های دگرگونی مجاورتی شامل اسلیت‌های لکه­دار، میکاهورنفلس و کردیریت هورنفلس­ها هستند که از رخساره آلبیت- اپیدوت هورنفلس تا ابتدای هورنبلند هورنفلس دچار دگرگونی شده­اند. در کردیریت هورنفلس­ها، اندازه بلورهای کردیریت با دورشدن از توده نفوذی،کاهش و تعداد آن­ها افزایش می­یابد. با توجه به شواهد سنگ­نگاری به طور کلی سنگ­های دگرگونی این منطقه دچار سه مرحله دگرگونی شامل دگرگونی ناحیه­ای احتمالاً فشار بالا، دگرگونی ناحیه­ای و دگرگونی مجاورتی در حد متوسط شده­اند. محاسبات دما- فشار برای دگرگونی ناحیه­ای فشاری معادل Kbar ۹/۳ و دمایی برابر °C ۵۳۹ را نشان می­دهد. برای دگرگونی مجاورتی ، میانگین فشار  Kbar۳/۴ و دمای میانگین °C ۶۰۷ محاسبه شده است. همچنین برای دگرگونی مجاورتی ، با استفاده از کالیبراسیون تجربی تعادل بیوتیت - مسکوویت، دمایی معادل  °C۳/۵۸۱ تخمین زده می­شود، و با استفاده از تعادل کلریت - مسکوویت برای این مرحله دگرگونی به ترتیب فشار  Kbar۶۵/۳ و دما °C ۶۲۰  حاصل شده است. در مجموع نتایج حاصل برای هر دو نوع سنگ­های دگرگونی منطقه قابل انتظار و منطقی است اما فشار بیشتر برای دگرگونی مجاورتی ممکن است متاثر از جایگزینی توده نفوذی گرانیتوئیدی باشد.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله بلورشناسی و کانی شناسی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Crystallography and Mineralogy

Designed & Developed by : Yektaweb