۲۹ نتیجه برای شهری
آقای شهریار غمامی، خانم مریم طاهری،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۳ )
چکیده
در این کار پژوهشی فازهای α،β سو لفات کلسیم نیمه آبدار از ژیپس (گچ طبیعی معدن الموت) تهیه و شناسایی شدند. برای تشخیص فازهای مختلف نیمه آبدار از ژپس طیف سنجی فرو سرخ استفاده شد. دو فاز آلفا و بتا به روش پراش پودری پرتوایکس تشخیص داده شدند. سرعت سفت شدن فازها به صورت خالص و مخلوط به روش Vicat اندازهگیری شد. اثر افزودنیهای مختلف نظیر کلرید سدیم، سولفات سدیم و سولفات پتاسیم، بر سرعت سفت شدن فازها و مخلوط آنها، مورد بررسی قرار گرفت. از میان شتاب دهندهها، سولفات پتاسیم بیشترین اثر را نشان داد. میزان بهینه غلظت افزودنی شتاب دهنده نیز تعیین شد. این مقدار بهینه برابر ۳ درصد بوده است. مقادیر کمتر و بیشتر از این مقدار اثر معکوس دارند.
آقای محمدرضا حیدریان شهری، آقای محمدحسن کریمپور، خانم آزاده ملکزاده شفارودی،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۸۴ )
چکیده
محدوده اکتشافی مس KC۵ در ۸۰ کیلومتری شمال غرب بردسکن و ۴ کیلومتری شمال شرقی معدن مس دهنه سیاه در خراسان رضوی است. مناطق KC۵ و دهنه سیاه جزء زون زمینشناسی سبزوار هستند. کانیسازی مس بیشتر در غالب کانیهای ثانویه مالاکیت و کالکوزیت به صورت پرکننده درز و شکستگیها در مرز سنگهای آتشفشانی و سنگهای سری عریان (کربنات و توف)، که گسلی است مشاهده میشود. بیهنجاری مغناطیسسنجی هوابردی بیضی شکل با شدت بالایی روی مرز بین سنگهای آتشفشانی و سنگهای کربناته معادن مس قدیمی متروکه را تعقیب کرده و تا منطقه اکتشافی KC۵ و معدن مس دهنه سیاه ادامه مییابد. مطالعات وجود مگنتیت حداکثر تا ۵ درصد در سنگهای آتشفشانی را نشان میدهد. پذیرفتاریهای مغناطیسی سنگهای آتشفشانی در مناطق KC۵ غربی، KC۵ شرقی و دهنه سیاه نشان میدهد که این پارامتر در اولی نصف دومی و سومی است. بیهنجاریهای مغناطیسی واحدهای آتشفشانی در KC۵ شرقی تفاوت چندانی با یکدیگر نداشته اما دامنه آنها کمتر از بیهنجاریهای مربوط به همان واحدها در منطقه KC۵ غربی است. دامنه بیهنجاری واحد آتشفشانی دهنه سیاه از بیهنجاریهای همان واحد در مناطق KC۵ غربی و شرقی کوچکتر است. پذیرفتاری مغناطیسی کوچکتر نمونههای سطحی واحدهای آتشفشانی در منطقه KC۵ غربی وبیهنجاری با دامنه بزرگتر آنها در مقایسه با بیهنجاریهای واحدهای آتشفشانی مشابه در KC۵ شرقی و دهنه سیاه میرساند که باید خاستگاه بیهنجاری مغناطیسی و کانیسازی اصلی درمنطقه KC۵ غربی عمیق باشد. همآهنگی بیهنجاری مغناطیسی هوابردی با معادن مس قدیمی (از جمله معدن مس دهنه سیاه و منطقه اکتشافی KC۵)، مرز فوقانی بین سنگهای آتشفشانی و تهنشستهای کربناته و بیهنجاریهای ژئوشیمیایی نشان دهنده ارتباط کانیسازی اصلی با بیهنجاری مغناطیسی است.
آقای حجت اله رنجبر، آقای هادی شهریاری،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۸۵ )
چکیده
منطقه مورد مطالعه در کمربند آتشفشانی تهنشستی دهج ساردویه در استان کرمان
قرار گرفته که بخش جنوب شرقی کمربند آتشفشانی تهنشستی ایران مرکزی است. در این
استفاده شده است. روش های ASTER و سنجنده ETM+ تحقیق از دادههای سنجنده
مختلف پردازش تصویر )ترکیب کاذب رنگی، نسبت گیری نواری و آنالیز مؤلفههای اصلی( به
منظور شناسایی زونهای دگرسان وابسته به کانسارهای مس مورد استفاده قرار گرفته است.
برای تعیین قابلیتهای هر ASTER و ETM+ هدف از این کار مقایسه دادههای سنجندههای
یک در شناسایی مناطق دارای اکسید آهن و دگرسانی است. این بررسی نشان داد که دادههای
به خاطر دارا بودن گستره طیف آبی از قابلیت بهتری در تعیین مناطق دارای ETM+ سنجنده
برخوردارند. دادههای سنجنده ASTER کانیهای اکسید آهن نسبت به دادههای سنجنده
به خاطر دارا بودن نوارهای طیفی متعدد در گستره فروسرخ موج کوتاه، قابلیت ASTER
زیادی در شناسایی مناطق رسی داراست.
آقای محمدحسن کریمپور، آقای مجید خسروی، آقای محمود پورخسرو، آقای محمدرضا حیدریان شهری، آقای سعید سعادت،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۷ )
چکیده
منطقه مطالعاتی کجه در ۵۰ کیلومتری شمال غربی فردوس و در زون زمینساختی بلوک لوت قرار گرفته است. آهکهای کرتاسه، قدیمیترین سنگهای این منطقه را تشکیل میدهند. روی آهکهای کرتاسه واحد کنگلومرایی قرار گرفته است که آن را معادل کنگلومرای کرمان میدانند. گدازه و توفهای داسیت –ریوداسیت روی کنگلومرای کرمان تشکیل شدهاند. فعالیتهای آتشفشانی به صورت تراکی آندزیت، آندزیت، بازالت- آندزیت، و توف ریولیتی در مقاطع زمانی مختلف تکرار شدهاند. تودههای آذرین نیمه عمیق الیگو– میوسن با طیف ترکیبی دیوریت، مونزودیوریت، مونزونیت، کوارتز مونزونیت و گرانیت پورفیری در سنگهای آتشفشانی نفوذ کردهاند. تودههای نفوذی و سنگهای آتشفشانی از نوع آهکی- قلیایی غنی از پتاسیم و گاهی شوشونیتی، و تودههای نفوذی (به استثنای گرانیت پورفیری) از نوع سری مگنتیت و گرانیتهای از نوع A هستند. نمودار عنکبوتی سنگهای آتشفشانی و تودههای نفوذی مشابه یکدیگرند. در مقایسه با گوشته، غنی شدگی عناصر Cs, K, Rb, La , Zr و کاهیدگی عناصر Ba, P, Ti مشاهده میشود. دو مجموعه از زونهای دگرسان در منطقه رخنمون، به صورت (۱) مجموعه زونهای سیلیسی (سیلیس- سریسیت-پروپیلیتیک، سیلیس - پروپلیتیک و سیلیس - سریسیت) که به توده گرانیت پورفیری مرتبطاند، و (۲) مجموعه دگرسان پروپیلیتیک، سریستیک و آرژیلیک که به تودههای نفوذی مونزونیت، کوارتز مونزونیت، و دیوریت ارتباط دارند. کانیسازی مرتبط به گرانیت پورفیری دارای نابهنجاری Mo, Pb, Zn, Ag است، و در کانی سازی مرتبط به کوارتز مونزونیت، مونزونیت، شواهدی از مس پورفیری و عناصر نابهنجار Cu, Pb, Au, Zn, Ag مشاهده شدهاند.
خانم لیلا یوسفی سورانی، آقای محمدرضا حیدریان شهری، آقای محمدحسن کریمپور،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده
منطقه مورد بررسی در ۹۲ کیلومتری جنوب خاوری تربت حیدریه و ۱۲ کیلومتری شمال آبادی شهرک در کمربند آتشفشانی ژرف خاستگاه خواف- درونه واقع شده است. کانیسازی در زونهای گسلی که سنگهای ژرف خاستگاه حدواسط را قطع کردهاند، تشکیل شده است. دگرسانی پروپلیتیک گسترده است و مهمترین نوع خود را در منطقه تشکیل میدهد. مگنتیت و اسپیکولاریت با تغییرات در میزان فراوانی، بخش مهم زونهای کانیسازی را تشکیل میدهند. کانیهای اولیه دیگر عبارتند از: کوارتز، کلسیت، پیریت، کالکوپیریت، و کلریت. تجزیه چند نمونه از زونهای کانیسازی میزان فراوانی مس تا ppm ۲۰۰۰ و طلا تا ppb ۴۴ تعیین شد. بررسیهای میکرو دماسنجی شارههای درگیر موجود در کوارتز، دمای بین ۱۶۰ تا بیش از ۴۳۰ درجه سانتیگراد و شوری بین ۱۹ تا ۳۱ درصد بر حسب نمک طعام تعیین شدند. رگههای کوارتز- کالکوپیریت دمایی در گستره ۱۶۷-۲۰۳ درجه سانتیگراد و شوری نسبتا بالای آبگون را نشان داد. نزدیکترین سیستم ترکیبی برای شارههای درگیر سیستم سه تایی CaCl۲ – NaCl – H۲O تعیین شد. با توجه به فراوانی مگنتیت و پذیرفتاری مغناطیسی بالا در کانیسازی، و مغناطیسسنجی زمینی انجام شده که منجر به شناسایی مناطق کانیسازی پوشیده شده است.
زهرا اعلمی نیا، محمدحسن کریمپور، محمدرضا حیدریان شهری، سید مسعود همام،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده
منطقهی پی جویی طلا- آنتیموان حسنآباد در شمال استان خراسان رضوی و ۴۵ کیلومتری جنوب نیشابور واقع شده است. سنگهای آتشفشانی (ریولیت، ریوداسیت، تراکیآندزیت و آندزیت بازالت) و تودههای نفوذی نیمه عمیق (ائوسن- الیگوسن) شامل بیوتیت دیوریت پورفیری، بیوتیت هورنبلند دیوریت پورفیری، هورنبلند مونزونیت پورفیری، بیوتیت میکروگرانیت، گرانیت، میکروگرانودیوریت و گرانودیوریت در منطقه شناسایی شدند. زونهای دگرسانی که در سطح و در گمانهها شناسایی شدند عبارتند از: ۱) زون آرژیلیک، ۲) زون سرسیت- کوارتز و پیریت، ۳) زون کربنات، ۴) زون پروپیلیتیک و ۵) زون سیلیسی. کانیزایی در سطح بیشتر به صورت رگهای و گاهی رگچهای، افشان و برشی دیده میشوند. هشت گمانهی پیجویی در این گستره حفاری شدند. شبه مقاطع IP/RS، در سه نیمرخ صفر، W۱۵۰ ، W۳۰۰ با استفاده از بررسیهای مغزههای حفاری تفسیر شدهاند. نیمرخ صفر در بخش جنوب شرقی رگهی طلا- آنتیموان بی هنجاری بارپذیری با مقدار بیش از ۲۵ میلیثانیه دارد که کوچکتر از نیمرخ W۱۵۰ بوده و در عمق بیشتری قرار دارد. در نیمرخ W۱۵۰ زون بیهنجاری با گسترش شمال شرقی جنوب غربی به بیش از ۵۰ میلیثانیه رسیده و بیشترین مقدار را در مرکز رگهی اصلی داشته و با گسل قطع شده است. بی هنجاری بارپذیری به سمت شمال غربی رگهی اصلی طلا- آنتیموان ادامه دارد و در نیمرخ W۳۰۰ بصورت سه بی هنجاری ناپیوسته و کوچک دیده میشوند. بارپذیری بالا در هر سه شبه مقطع و گسترش زون بی هنجاری در آنها، موید حضور مواد رسانای سولفیدی بوده و با نتایج کانیسازیهای مشاهده شده در گمانهها همخوانی دارند. افزایش مقاومت ویژهی الکتریکی در نیمرخ W۱۵۰ با تودهی شبه آتشفشانی کوارتز مونزودیوریت پورفیری وابسته است که در گمانهها مشاهده شده و به نظر میرسد سن آن جوانتر از گرانیتهاست. مشاهدهی میلونیت در گمانهها و گسستگی بیهنجاری موید گسلی است که پیش از ایجاد کانیسازی توانسته تودهی شبه آتشفشانی کوارتز مونزودیوریت پورفیری را میلونیتی کند. بررسیهای تفضیلی زمینشناسی، دگرسانی و کانیسازی سطحی و زیر سطحی گمانهها برازش خوبی با بیهنجاریهای IP/RS دارد و آن را تایید میکند. لذا میتوان پیشبینی کرد که در بخش شمال شرقی نیمرخ W۱۵۰، جائیکه کانیسازی در سطح دیده نمیشود ولی در عمق گسترش خوبی دارد، و بهتر است در حد فاصل ایستگاه ۲۰۰ و ۴۴۰ شمالی دو گمانه حفاری شود.
آقای شاهین شهریاری، آقای محمدرضا قربانی، آقای رسول نصیری بزنجانی،
دوره ۱۹، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۰ )
چکیده
محیطهای زمین ساختی ارائه شده توسط پژوهشگران مختلف برای تعیین محیط زمین ساختی کمربند آتشفشانی- پلوتونیکی ارومیه- دختر شامل حاشیهی قارهای فعال، ریفت و پسا برخوردند. ولی به طور کلی بررسیهای ژئوشیمی و زمین ساختی، وابستگی این مجموعه را به حاشیههای قارهای فعال نشان میدهند. سنگهای آندزیت بازالتی، آندزیت، تراکی آندزیت، تراکی داسیت، داسیت و ریولیتهای شمال شرق نراق واقع در کمان ماگمایی ارومیه- دختر با سن ائوسن از نظر ژئوشیمی عناصر اصلی و نادر همبستگیهایی را با جزایر قوسی آتشفشانی نشان میدهند. این سنگها در مقایسه با سنگهای جزایر قوسی مانند ماریانا و حاشیهی قارهای فعال مانند آند در گسترهی حد واسط بین این دو گروه سنگی قرار میگیرند. شرایط ویژهی زمینساختی و ضخامت کم پوستهی ایران مرکزی حین فرورانش پوستهی اقیانوسی نئوتتیس به زیر آن، منجر به تشکیل سنگهایی با همبستگی ژئوشیمیایی جزایر قوسی در منطقهی شمال شرق نراق شده است.
خانم ملیحه نخعی، آقای محمدحسن کریمپور، آقای سیداحمد مظاهری، آقای محمدرضا حیدریانشهری، آقای محمدحسین زرینکوب،
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده
منطقهی مورد بررسی در شمال شرقی بلوک لوت و در نقشهی زمینشناسی ۱:۱۰۰۰۰۰ بصیران قرار گرفته است. نفوذ سنگ-های عمیق تا نیمه عمیق ترشیری در سنگ آهکهای پالئوسن باعث تشکیل اسکارن و کانیسازی آهن در این منطقه شده است. بررسیهای سنگنگاری نشان داد که سنگهای مورد بررسی شامل هورنبلند دیوریت پورفیری، هورنبلند کوارتز دیوریت پورفیری، پیروکسن دیوریت پورفیری، هورنبلند پیروکسن دیوریت پورفیری، هورنبلند دیوریت و بیوتیت دیوریت هستند. این سنگها دارای ماهیت شبه قلیایی و متا آلومین بوده و بر اساس پذیرفتاری مغناطیسی و ویژگیهای ژئوشیمیایی، وابسته به سری مگنتیت و گرانیتوئیدهای نوع I هستند. غنی شدگی عناصر نادر خاکی سبک (LREE)، فقیر شدگی عناصر نادر خاکی سنگین (HREE) و بیهنجاری منفی کم Eu از ویژگیهای آنها بوده و بیانگر ماگماتیسم متا آلومین نوع I کمانهای آتشفشانی حاشیهی قارههاست. تهی شدگی عناصر نادر خاکی سنگین احتمالاً ناشی از وجود گارنت در خاستگاه آنهاست. نمودارهای جداکنندهی محیطهای زمینساختی نیز جایگاه گرانیتوئیدهای کمان آتشفشانی را برای آن تایید میکند. نمودارهای مختلف ژئوشیمیایی نشان دهندهی همخوانی سنگهای گرانیتوئیدی بیشه با نفوذیهای وابسته به اسکارنهای آهن است.
خانم سمیه سمیعی، آقای محمدحسن کریمپور، آقای مجید قادری، آقای محمدرضا حیدریان شهری،
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده
منطقهی خونیک در شرق ایران و در ۱۰۶ کیلومتری جنوب بیرجند واقع شده است. پیجویی اولیه در این منطقه با پردازش دادههای ماهوارهای آستر به روش نقشهبرداری زاویهی طیفی برای مشخص کردن زونهای احتمالی دگرسانی صورت گرفت، که براساس مشاهدات صحرایی، نتایج رضایتبخشی را فراهم کرد. این گستره شامل برونزدهایی از آتشفشانیهای پالئوسن- ائوسن بود که واحدهای متعدد نیمهعمیق با ترکیب حدواسط به حالت تلسکوپی در آنها نفوذ کردهاند. دگرسانی با برخی از این واحدها در ارتباط است. دگرسانیهای اصلی شامل پروپیلیتیک، آرژیلیک و سریسیتیک میشوند. کانیسازی در سطح بهصورت افشان و برش گرمابی مشاهده میشود. حداکثر مقدار پراکندگی عناصر طلا، نقره و آرسنیک در رسوبهای آبراههای در مناطقی است که در بالادست آن زونهای دگرسانی پروپیلیتیک، آرژیلیک- سیلیسی و برش گرمابی وجود دارند. گسترهی تغییرات عناصر در نمونههای ژئوشیمیایی بر مبنای سنگ بهصورت زیر است: طلا ۲ تا ۴۶۰۰ میلیگرم در تن، نقره ۴۰ تا ۹۰۸۰ میلی گرم بر تن، آرسنیک ۷ تا ۱۳۴ گرم بر تن، مس ۲۱ تا ۶۰۱ گرم بر تن، ، سرب ۴ تا ۱۴۸۵ گرم بر تن،. بیشترین میزان طلا و نقره در واحدهای هورنبلند مونزودیوریت پورفیری و مونزونیت پورفیری دیده میشوند. نوع کانیسازی که بهصورت پراکنده و همراه با برش گرمابی است، گسترش دگرسانیها و نیز ارتباط آنها با سنگشناسی و زمینشناسی ساختاری، نشانهی حضور یک کانسار نوع طلای اپی ترمال است.
آقای امیر حسین گندمکار، خانم دکتر آزاده ملکزاده شفارودی، آقای دکتر محمدرضا حیدریان شهری،
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده
منطقهی پیجویی بوتهگز استان خراسانرضوی در ۳۴ کیلومتری شمال تربتجام قرار دارد. زمینشناسی این منطقه شامل تودههای دیوریتی، گرانودیوریتی و سینوگرانیتی است که در سنگهای دگرگون نفوذ کردهاند. پذیرفتاری مغناطیسی تودههای منطقه کمتر ازSI ۵-۱۰×۵ بوده و از نوع سری ایلمنیت (احیایی) هستند. این تودهها شبه رخشان تا پرآلومینوس بوده و از پتاسیم آهکی قلیایی میانگین تا سری شوشونیتی متغیرند. ۴ نوع دگرسانی در منطقه شناسایی شدند که عبارتند از: پروپلیتیک، سرسیتیک، سیلیسی و کربناتی- کانیسازی سیلیسی به شکل رگهای با راستای شمالغربی- جنوبشرقی و شیب N۶۰E است که در مرز بین تودهی هورنبلند بیوتیت گرانودیوریت با متاکوارتزآرنایت و نیز درون همین واحد دگرگون دیده میشوند و شامل گالن، اسفالریت، کوارتز، کلسیت و جزئی کالکوپیریت، پیریت است. بیهنجاریهایی از سرب ( تا %۹)، روی (تا %۵/۲)، مس (تا ppm۷۰۳۹)، نقره (تا ppm۲۲۶)، آنتیموان (تا ppm۳۳۴) و آرسنیک (تا ppm۵۳۳) در پی جوییهای ژئوشیمیایی به روش خردهسنگی مشاهده میشود که به زون کانیسازی رگهای وابسته است. بررسیهای IP/RS در ۹ نیمرخ به روش دوقطبی- دوقطبی عمود بر راستای کانیسازی نشان دهندهی دو زون بیهنجار اصلی است. زون بیهنجار اول به صورت یک بیهنجار با روند شمالغربی- جنوبشرقی در محل کانیسازی رگهای و منطبق با تونل قدیمی و کارهای شدادی است. بررسیهای کانیسازی و ژئوشیمی، گسترش کانیسازی سولفیدی را در این بخش نشان میدهد. زون بیهنجار دوم به صورت یک گسترهی نسبتاً کوچک در شمالشرقی منطقه دیده میشود. گسترش کانیسازی به سمت شمال و شمالشرقی منطقه بوده و به سمت جنوبشرقی قطع میشود که به گسل موجود در آن ناحیه وابسته است. ترکیب کانیشناسی، شکل کانیسازی، انواع دگرسانی و گسترش آنها، بیهنجاریهای ژئوشیمیایی سرب و روی ± مس و بالا بودن مقدار آنتیموان نسبت به بیسموت همراه با گالن نشان میدهد که کانیسازی اپیترمال دمای پائین است.
آقای مهدی قلیچخانی، خانم آزاده ملکزاده شفارودی، آقای محمدرضا حیدریان شهری،
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده
منطقهی پیجویی فیروزکوه در ۳۵ کیلومتری شمال شرق تربت جام و در استان خراسان رضوی واقع شده است. زمینشناسی منطقه شامل سنگهای دگرگون شده سازند میانکوهی است که تودههای نفوذی با ترکیب مونزوگرانیت تا دیوریت در آن نفوذ کردهاند. دامنهی پذیرفتاری مغناطیسی تودهها از صفر تا SI۵-۱۰×۴۳ بوده و به گرانیتوئیدهای احیایی سری ایلمنیت وابسته است. این تودهها در برخی نقاط تحت تاثیر دگرسانیهای سرسیتیک، سیلیسی و پروپلیتیک قرار گرفتهاند. ژئوشیمی تودههای نفوذی، نشان میدهد که آن تودهها از متاآلومینوس تا پرآلومینوس متغیرند و در گسترهی پتاسیم متوسط تا بالا و گاه شوشونیتی قرار میگیرند. موقعیت زمینساختی تودهها از قبل از برخورد قارهها تا بالاآمدگی پس از آن در حال تغییر بوده است. کانیسازی کنترل گسلی داشته و در مرز تودههای نفوذی با سنگهای دگرگونشده و یا داخل واحد دگرگونی تشکیل شده است.کانیسازی اولیه شامل طلا، آرسنوپیریت، پیریت، کالکوپیریت و پیروتیت و کانیسازی ثانویه شامل کوولیت، هماتیت و گوتیت است. پیجوییهای ژئوشیمیایی به روش خردهسنگی، بیهنجاریهایی از عناصرطلا (تا ppb۸۹۴۲)، آرسنیک (تا ppm ۷۴۵۰۰)، مس (تا ppm۳۵۷)، روی (تا ppm۹۷) و سرب (تا ppm۴۵) وابسته به کانیسازی رگهای را در نمونههای سطحی منطقه نشان میدهد. ژئوشیمی گمانهها نشان دهندهی بیشترین طلا (ppb ۳۰۷۳۲) و بیشترین مس (ppm ۳۲۰۰) در گمانهی OBH-۷ و بیشترین میزان آرسنیک (ppm ۹۸۶۷۰) و تنگستن (ppm ۱۳۳) در گمانهیOBH-۲ است. طلا تقریبا در همهی نمونهها همبستگی مثبتی با آرسنیک دارد و بیشتر در قالب کانی آرسنوپیریت و کمتر به صورت آزاد و یا در قالب کانیهای پیروتیت و پیریت قرار دارد. با توجه به ماهیت احیایی تودههای نفوذی سری ایلمنیت، مجموعه کانیسازی احیایی (آرسنوپیریت و پیروتیت) منطقه، نوع و گسترش دگرسانها، شکل و حالت کانیسازی و مقدار بالای طلا، مس، آرسنیک و تنگستن، این منطقه میتواند بخشی از یک سیستم طلای وابسته به تودههای نفوذی احیایی باشد که احتیاج به بررسیهای بیشتر دارد.
آقای احسان سلاطی، آقای محمدحسن کریمپور، آقای محمدرضا حیدریان شهری،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۳ )
چکیده
منطقه کیبرکوه در۷۰ کیلومتری جنوبغربی شهرستان خواف در استان خراسان رضوی قرار گرفته است. منطقهی مورد بررسی با وسعت ۶۰ کیلومتر مربع از شرق به روستای زوزن (قاسمآباد) و از غرب به کیبرکوه محدود میشود. واحدهای سنگی منطقه عبارتند از: ماسهسنگ، شیل، سنگ آهک با سن کربونیفر تا پالئوسن، اسلیت، میکاشیست مربوط به پالئوزوئیک و مجموعه تودههای نفوذی با سن کرتاسه تا ترشیاری که به شکل دایک و استوک نفوذ کردهاند. ترکیب آنها از گرانیت تا دیوریت تغییر میکند. براساس پذیرفتاری مغناطیسی، تودههای نفوذی به دو سری ایلمنیت (احیایی) و مگنتیت (اکسیدان) جدایش شدند. زونهای دگرسانی پروپلیتیک با گسترش بیشتر، سرسیتیک، آرژیلیک و سیلیسی با گسترش کمتر در جنوب گستره قرار دارند. زونهای اسکارن در چند محل شناسایی شدند. کانیسازی پیریت، کالکوپیریت، مگنتیت، گالن و باریت در جنوب منطقه مورد شناسایی قرار گرفتند. برداشتهای مغناطیسسنجی زمینی به منظور دستیابی به اطلاعات عمقی و گسترش تودههای نفوذی وابسته به کانیسازی انجام شد. ۵۲۶ ایستگاه با فاصلههای ۲۵ و ۵۰ متر در ۱۰ نیمرخ با فاصلههای ۶۰۰ تا ۷۰۰ متر و راستای شمالشرقی- جنوبغربی، پیمایش شدند. با اصلاحات و پردازش دادههای مغناطیسی، نقشههای شدت کل میدان مغناطیسی، انتقال به قطب، مشتق قائم اول و فراسو تهیه شدند. با استفاده از این نقشهها محل واقعی، گسترش و عمق نسبی منابع ایجاد کننده ناهنجاریهای A، B، C، D، E و F که تودههای نفوذی هستند، شناسایی شدند. ناهنجاریهای مغناطیسی در نقشهی RTP وابسته به تودههای نفوذی و زونهای دگرسانی در بخش جنوبی منطقه یک طرح مدور تا نیمه مدور، که ناشی از حضور یا عدم حضور مگنتیت در زونهای دگرسانی و تودههای نفوذی است، دارد. براساس شواهد کانیسازی، دگرسانی، سنگهای نفوذی، و بیهنجاری مغناطیسی بخش جنوبی گستره پتانسیل برای یک سیستم مس پورفیری را دارد. با توجه به حضور چند زون اسکارنی آهن و بالا بودن دامنهی بیهنجاری مغناطیسی D، بخش مرکزی منطقه پتانسیل برای کانیسازی اسکارنی مگنتیت دارد.
خانم مریم جاویدیمقدم، آقای محمدحسن کریمپور، خانم آزاده ملکزاده شفارودی، آقای محمدرضا حیدریان شهری،
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده
منطقهی شکستهسبز در شرق ایران و در ۹۶ کیلومتری شمالغرب بیرجند واقع شده است. پیجویی اولیه در این منطقه به یاری پردازش دادههای ماهوارهای آستر به روش نقشهبردار زاویهی طیفی، دگرسانیهای پروپلیتیک، آرژیلیک و سرسیتیک را نشان داد که با مشاهدات صحرایی تایید شدند. این گستره شامل برونزدهایی از آتشفشانهای پالئوسن- ائوسن بوده که واحدهای نیمهعمیق با ترکیب حدواسط در آنها نفوذ کردهاند. دگرسانیهای اصلی عبارتند از پروپلیتیک، آرژیلیک و سیلیسی- کربناته. کانیسازی به شکلهای رگهای (مرکز و غرب منطقه)، رگچهای و پراکنده (شرق و غرب منطقه) دیده میشود. رگهها دارای راستای شمالغربی- جنوبشرقی تا شمالشرقی- جنوبغربی و شیب ۸۵ تا ۹۰ درجه دیده می شوند. به دلیل تاثیر زیاد فرآیندهای هوازدگی بر کانیسازی اولیه، کانی سازی ثانویه سولفیدی و اکسیدی گسترش گسترده ای داشته و مالاکیت، آزوریت، کالکوزیت، کوولیت، هماتیت و گوتیت تشکیل شدهاند. بقایایی از کانیهای اولیه پیریت، کالکوپیریت و مگنتیت نیز دیده میشوند. کانیهای باطله عبارتند از کلسیت، کوارتز و باریت. حداکثر مقدار پراکندگی مس و روی در رسوبهای آبراههای در مناطقی است که در بالادست آن کانیسازی رگهای و منطقههای دگرسانی پروپلیتیک، آرژیلیک- سرسیتیک و سیلیسی وجود دارند. گسترهی تغییرات عناصر در نمونههای ژئوشیمیایی بر مبنای سنگ در رگهها بهصورت زیر است: مس ۴/۲-۶/۰ درصد، مولیبدن ۲۲۹۰-۷۷ گرم در تن، روی ۲۹۹۰-۲۳ گرم در تن، سرب ۷۵۴ -۲۴ گرم در تن، و نقره ۸ -۴/۱ گرم در تن. بیشترین میزان عناصر در نمونههای ژئوشیمیایی بر مبنای سنگ در محل کانیسازی رگچهای و پراکنده در واحدهای آندزیتی برای مس،۴۵۰ گرم در تن، روی ۱۶۲ گرم در تن، سرب ۳۰۹ گرم در تن، مولیبدن ۷۷ گرم در تن است. با توجه به نوع دگرسانیها، بیهنجاری عناصر مس، روی، نقره و مولیبدن و ارتباط کانیسازی با سیستم شکستگیها میتوان کانسار شکستهسبز را در ردهی کانسارهای ورا گرمای نوع رگهای قرار داد.
آقای شهریار محمودی، خانم شایسته آزادبخت،
دوره ۲۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
مجموعهی دگرگونی بلندپرچین در شمال غرب شهرستان زنجان قرار دارد و از لحاظ ساختاری در مرز منطقهی ایران مرکزی و سنندج سیرجان واقع شده است. سنگهای منطقهی مورد بررسی شامل مجموعهای شیستهای متنوع، مرمرهای ناخالص و متاسنداستون است که تودههای گرانیتی و گرانودیوریتی در بخش مرکزی و شمالی آن تزریق شده است. بخش مرکزی مجموعه بلندپرچین با گسلهای رورانده با روند شمال غربی–جنوب شرقی بریده شده است. بررسیهای سنگ نگاری و تجزیههای شیمیائی از سنگ کل، تجزیههای شیمیائی نقطهای و عکسهای پرتو ایکس از نمونههای جمع آوری شده از منطقهی مورد بررسی، نشان میدهد در گارنت میکاشیستها، دو گروه گارنت وجود دارد که در شرایط سنی و ترمودینامیکی متفاوت متبلور شدهاند. هر دو گروه گارنتها دارای ساختار منطقهای متفاوت و یک گروه دارای بافتهای غیر تعادلی از نوع آتول شکل بوده که تاریخچهی رخدادهای دگرگونی منطقه را در خود ذخیره کردهاند. به نظر میرسد در آخرین فاز دگرگونی, مجموعهی ماه نشان به دمای ۴۸۶ تا ۵۲۱ درجهی سانتی گراد و فشار ۲/۳ تا ۸/۳ کیلوبار رسیده است. شواهد موجود نشان میدهد فاز دگرگونی قبلی در فشار و دمای بالاتری رخ داده و سپس طی یک مرحله سرد شدگی سریع مجموعه دگرگونی به اعماق کمتر پوسته صعود کرده است.
اقای احسان سلاطی، اقای محمدحسن کریمپور، خانم آزاده ملکزاده شفارودی، اقای محمدرضا حیدریان شهری،
دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده
منطقهی کیبرکوه در۷۰ کیلومتری جنوبغربی شهرستان خواف در استان خراسان رضوی و شمالشرقی بلوک لوت قرار دارد. واحدهای سنگی منطقه شامل اسلیت، فیلیت، شیست و سنگ آهک دوبار تبلور یافته وابسته به پالئوزوئیکاند که تحت نفوذ تودههای گرانیت تا دیوریت به شکل دایک و استوک به سن کرتاسه تا ترشیاری قرار گرفتهاند. براساس پذیرفتاری مغناطیسی تودههای نفوذی اکسید و احیا کننده هستند که بیشتر تودههای اکسید شده دارای خاصیت دگرسانی و کانیسازی هستند. تودههای اکسید کننده بخش شرقی کیبرکوه به سن ائوسن میانی وابسته به محیطهای فرورانش حاشیهی قاره بوده و اغلب دارای پتاسیم بالا تا شوشونیتی و شبهرخشان هستند. منطقههای دگرسان پروپلیتیک با وسعت بیشتر، سرسیتیک، آرژیلیک و سیلیسی با گسترش کمتر در جنوب گستره مشاهده میشوند. کانیسازیها در مرز تودههای نفوذی و یا در درز و شکستگیهای تودهها به صورت رگه و رگچه در جنوب منطقه دیده میشوند. رگه و رگچهها در راستای شمالغربی- جنوبشرقی با شیب ۷۰ تا ۸۰ درجه و با ضخامت تا نیم متر گسترش یافتهاند. آنها را میتوان به دو دسته تقسیم نمود: ۱- رگهها و رگچههای همراه با گالن، اسفالریت و باریت به عنوان کانیهای اولیه که نسل اول کانیسازی را تشکیل دادهاند ۲- رگه و رگچههای همراه با پیریت، کالکوپیریت و کوارتز به عنوان کانی اولیه و کوولیت، بورنیت، کالکوسیت، مالاکیت، آزوریت و اکسیدهای آهن (مگنتیت، هماتیت و لیمونیت) بهعنوان کانیهای ثانوی که از نسل دوم کانیسازی هستند. کانیهای پاراژنز و روابط کانیها نشان از یک فعالیت گرمابی و نهشت کانیهای یاد شده در حداقل دو مرحله در بخش بالایی تودههای نفوذی سری اکسید کننده منطقه دارند. پیجوییهای ژئوشیمیایی رسوبهای رودخانهای بیهنجاری عناصر مس (ppm ۶۸)، سرب (ppm ۱۶۹۱)، روی (ppm ۳۲۰)، باریم (ppm ۵۰۰۳)، و سنگ، بیهنجاری عناصر مس (۳%)، طلا (ppb ۲۶۵۷)، نقره (ppm ۱۶۰)، سرب (۴%)، روی (ppm ۲۱۵۹)، باریم (ppm ۱۴۶۶) بیسموت (ppm ۱۷۶۷) و مولیبدن (ppm ۶۶) در جنوب منطقه میزان نسبتاً بالایی را نشان میدهد.
آقای امیر مهدوی، اقای محمدحسن کریمپور، آقای محمدرضا حیدریان شهری، خانم آزاده ملکزاده شفارودی،
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
کانسار مس گزو در مرز دو بلوک طبس و لوت و در ۶۵ کیلومتری جنوب شرقی شهرستان طبس و ۱۵ کیلومتری جنوبغربی دیهوک قرار دارد. سنگشناسی غالب در منطقه را واحدهای دولومیت شتری و شیل و ماسهسنگ شمشک تشکیل میدهند. تودههای نفوذی، غالباً با ترکیب حدواسط از گستردگی و تنوع بالایی در منطقه برخوردارند و ترکیب آنها شامل دیوریت، مونزونیت، کوارتز مونزونیت تا گرانیت است. این تودهها از نظر کانیشناسی دارای کانیهای کوارتز، پلاژیوکلاز، پتاسیم فلدسپات، هورنبلند و کمی بیوتیت و پیروکسن هستند. کانیهای فرعی عبارتند از آپاتیت و زیرکن. دگرسانیهای اصلی موجود در این منطقه عبارتند از: کوارتز- سرسیت- پیریت، سیلیسی- کربنات، پروپیلیتیک و اسکارنی شدن. کانیهای اصلی ثانویه عبارتند از: سرسیت، کوارتز، کربنات، کلریت، اپیدوت و مجموعه کانیهای آهک سیلیکاتی مانند گارنت، ولاستونیت، ایدوکراز و .... در مساحتی بالغ بر ۷۰ کیلومتر مربع، منطقههای کانیساز و دگرسان حداقل در چهار نقطهGA.II-GA.I -GA.III و GA.IV قابل مشاهدهاند. کانیسازی بیشتر بهشکل افشان، داربستی و به میزان کمتر برش گرمابی دیده میشود. کانیهای اولیه شامل پیریت، کالکوپیریت، اسفالریت، باریت و کانیهای ثانویه شامل کالکوزیت، کوولیت، کوپریت، مالاکیت، کریزوکلا، آتاکامیت و فیروزه است. با توجه بهحضور انواع تودههای نفوذی حدواسط تا اسیدی، نوع و گسترش دگرسانی، نوع و شکل کانیسازی و نیز دادههای ژئوشیمی، این کانسار بهعنوان نخستین کانهزایی مس پورفیری و اسکارن وابسته به آن در بلوک طبس شناخته میشود.
آقای صادق سلطانی، آقای محمد حسن کریم پور، آقای مسعود همام، آقای محمد رضا حیدریان شهری،
دوره ۲۴، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده
کانسار چاه سرب در ۶۶ کیلومتری شمال طبس و ۱۶ کیلومتری شمال غربی روستای شیرگشت جای گرفته است. کانی شناسی ماده معدنی ساده بوده و گالن کانی اصلی ماده معدنی را تشکیل می دهد. سروزیت کانی اقتصادی ثانویه پس از گالن است، کانیهای اصلی دیگر شامل اسفالریت، پیریت، تترائدریتو کالکوپیریت بوده در حالی که کانیهای فرعی عبارتند از آنگلزیت، مالاکیت، آزوریت، فلوریت، مینیوم، ولفنیت و اکسیدهای آهن. دگرسانیها شامل دولومیتی شدن، سیلیسی شدن و هماتیتی شدن است. دولومیتی شدن اصلیترین دگرسانی مشاهده شده در سنگ میزبان است. کانیسازی به صورت رگهای و دارای روند شرقی_غربی است. بافت اصلی مادهی معدنی پرکنندهی فضای خالی است. در کانسار چاه سرب عیار متوسط سرب ۹/۶% ، روی ۳/۶% و نقره ppm ۱۴ است. با توجه به چینه شناسی کربناتی به سن ژوراسیک میانی، دگرسانی دولومیتی سنگ میزبان، کانسارسازی دیرزاد و لایهی کران، بافت پرکنندهی فضای خالی از ویژگیهای کانیشناسی و شواهد ژئوشیمیایی، مدل کانسارسازی نوع دره می سی سی پی برای کانسار چاه سرب پیشنهاد میشود.
خانم شیرین شجاعیزاده اقدم، آقای خسرو ابراهیمی نصر آبادی، آقای محمدرضا حیدریان شهری،
دوره ۲۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
ذخیره منگنز استاج در ۴۰ کیلومتری جنوب غربی شهرستان سبزوار، در ایران مرکزی واقع شده است. با توجه به شواهد صحرایی و بررسیهای میکروسکوپیکی، واحدهای سنگشناسی منطقه عبارتند از: پیروکسن هورنبلند تراکی آندزیت، توفهای سبز بلوری با ترکیب آندزیتی، پیروکسن هورنبلند آندزیت، پیروکسن آندزیت- بازالت، چرت و سنگ آهک. این واحدهای زمینشناسی متعلق به دوره کرتاسه پسین بوده و شاید گواهی بر خاستگاه آتشفشانی – رسوبی کانیسازی منطقه باشد. تجزیه شیمیایی و کانیشناختی به روشهای XRF، ICP-OES، XRD و بررسیهای میکروسکوپیکی بر روی کانسنگهای منگنز استاج انجام شد. نتایج به دست آمده از تحلیل XRD فقط کانی پیرولوسیت را تأیید نمود، اما کانی پسیلوملان و براونیت فقط در بررسیهای میکروسکوپیکی تشخیص داده شدند. نتایج تجزیه شیمیایی کانسنگهای منگنز مقادیر بالای Si (۰۱/۱۷ – ۵۴/۷۵ %)، Ba (ppm ۳۰۰ – ۱۹۶۵)، Sr ( ppm ۲۰۰ – ۸۴۴ ) ، MnO/Fe۲O۳ (۶۲/۱ – ۶۱/۵۸) و مقادیر پایین Zn (ppm ۳۴ – ۷۹)، U (ppm ۲۰ – ۷۱)، Co (ppm ۲ – ۱۶)، Ni (ppm ۲ – ۱۰) و Th (ppm ۲ – ۵) را نشان میدهد. نتایج تحلیلهای ژئوشیمیایی نشانگر تهنشست محلولهای منگنزدار به همراه سیلیس به علت تغییرات فیزیکوشیمیایی آب دریا بوده و همچنین نشان دهنده خاستگاه گرمابی زیردریایی برای این کانیسازی هستند. ماده معدنی به صورت عدسی و لایهایشکل در داخل سنگهای آذرآواری ( توفهای سبز بلوری با ترکیب آندزیتی و توف قرمز ) به صورت همروند با سنگهای میزبان دیده میشود. ماده معدنی دارای بافت تودهای، دندریتی، نواری، بادامکی و شعاعی بوده و از نظر کانیشناسی بیشتر از پیرولوسیت، براونیت و پسیلوملان تشکیل شده است. دگرسانی سنگ دیواره در کمر پایین کانسار بیشتر شامل دگرسانی پروپلیتیک و سیلیسی و آرژیلیکی است. کانیسازی استاج از لحاظ ویژگیهای مختلف از جمله ماهیت آتشفشانی – رسوبی توالی سنگهای میزبان، شکل هندسی، ساخت و بافت و کانیشناسی بیشترین شباهت را با کانسارهای منگنز آتشفشانی- رسوبی (بروندمی) نشان میدهد.
آقای حسین حاجیمیرزاجان، خانم دکتر آزاده ملکزاده شفارودی، آقای دکتر سید مسعود همام، آقای دکتر محمدرضا حیدریان شهری،
دوره ۲۵، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
کانسار آهن دهزمان در جنوب غربی بردسکن، استان خراسان رضوی، و در شمال شرقی کمربند زمینساختی کاشمر- کرمان قرار دارد. زمینشناسی منطقه مورد بررسی شامل واحدهای رسوبی- آتشفشانی دگرگون شده شامل اسلیت- فیلیت، سرسیت شیست، سنگهای کربناته باز تبلور یافته، متاریولیت- متاریوداسیت و تودههاینفوذی گرانیتی به سن پیشین زیستی نون- کامبرین است. کانهزایی به شکلهای رگهای- رگچهای، تودهای، برشی و افشان در واحد متاریولیت- متاریوداسیت تشکیل شده است. مگنتیت و اسپکیولاریت (با Ti و V پایین) با ریزبلورهایی از آپاتیت همراه با باطلههای کلریت، کلسیت و کوارتز مهمترین کانیهای کانسار هستند. مقادیر جزیی کالکوپیریت نیز وجود دارد. هماتیت و مالاکیت مهمترین کانیهای ثانویه هستند. مهمترین دگرسانیهای منطقه عبارتند از: کلریتیشدن، کربناتیشدن، سیلیسیشدن، پتاسی و تورمالینیشدن. موقعیت زمینساختی، سنگ میزبان، کانیشناسی، دگرسانی و ساخت و بافت این بخش از کانسار دهزمان شباهت زیادی با ذخایر آهن نوع کایرونا دارد.
خانم بهاره بروزی نیت، خانم دکتر آزاده ملکزاده شفارودی، آقای دکتر محمدرضا حیدریان شهری،
دوره ۲۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده
کانیسازی مس زاوه در جنوب شرقی تربت حیدریه، در استان خراسان رضوی، و در پهنه فلززایی خواف- کاشمر- بردسکن قرار دارد. زمینشناسی منطقه شامل سنگهای رسوبی ژوراسیک و کرتاسه و واحدهای آتشفشانی آندزیتی تا ریوداسیتی ائوسن است. کانیسازی کنترل ساختاری داشته و به شکل رگه-رگچهای با امتداد شرقی- غربی در واحد جوشسنگ سیلیسی ژوراسیک تشکیل شدهاست. کانیهای اولیه شامل کالکوپیریت، پیریت و آرسنوپیریت و کانیهای ثانویه شامل مالاکیت، آزوریت، کالکوزیت، بورنیت، کوولیت، سولفاتهای مس، واد (هیدروکسید منگنز)، هماتیت، گوتیت، ژاروسیت، لیمونیت و به مقدار کمتر کریزوکلا هستند. مهمترین کانی باطله همراه با کانیسازی، کانی کوارتز است. کانیهای اولیه اغلب با بافت رگچهای و پراکنده دیده میشوند و کانیهای ثانویه بیشتر دارای بافت رگه-رگچهای و جانشینی ثانویه هستند. دگرسانی غالب همراه با کانیسازی رگهای، سیلیسی شدن است. کانیسازی دارای بیهنجاری مس (با بیشینه ۱/۲ درصد)، آرسنیک (بیش از ۱ درصد)، آنتیموان (حدود ۱۰۵ گرم در تن)، سرب (۴۳۷۱ گرم در تن) و روی (با بیشینه ۱/۱ درصد) است. برپایه بررسی سیالهای درگیر دوفازی (LV) در کانی کوارتز، کمینه دمای تشکیل کانیسازی بین ۳۱۰ تا ۳۸۷ درجه سانتیگراد بوده و از محلولی شامل نمکهای CaCl۲ و NaCl با درجه شوری بین ۱/۸ تا ۸/۱۵ درصد شکل گرفتهاست. دو سیال همدما اما با شوری متفاوت در تشکیل کانیسازی نقش داشتهاند. محلول کانهدار با شوری بین ۱۴ تا ۱۶ درصد که خود برآمده از آمیختگی آب ماگمایی و آب جوی بوده، با سیال دیگری که دارای همین گستره دمایی اما شوری بسیار کمتر (بین ۸ تا ۹ درصد وزنی) است درآمیخته است. این کاهش دما میتواند مهمترین عامل تهنشست سولفیدها باشد. سنگ میزبان، کنترل ساختاری کانیسازی، نوع دگرسانی و گسترش آن، دمای متوسط و شوری کم محلول کانهدار و کانیشناسی ساده منطقه زاوه مشابه کانسارهای رگهای گرمابی است.